-
حرية الوصول المقاله
1 - تبیین و ارزیابی فرایند اثربخشی تبلیغات تلویزیونی بر جذب مشتریان: مورد پژوهی بانک صادرات ایران
محمد رضا حمیدی زاده ذبيح اله نورياندر بین انواع ابزارها و رسانههای تبلیغاتی، تلویزیون، رسانهای است که میتواند افراد بسیاری را از طریق امواج شبکههای مختلف تحت پوشش قرار دهد. لذا این رسانه تبلیغاتی نفوذ شدیدی در خانوادهها دارد. بانک صادرات ایران نیز یکی از بزرگترین نهادهای پولی است که جهت جذب مشتریان أکثردر بین انواع ابزارها و رسانههای تبلیغاتی، تلویزیون، رسانهای است که میتواند افراد بسیاری را از طریق امواج شبکههای مختلف تحت پوشش قرار دهد. لذا این رسانه تبلیغاتی نفوذ شدیدی در خانوادهها دارد. بانک صادرات ایران نیز یکی از بزرگترین نهادهای پولی است که جهت جذب مشتریان، به تبلیغات تلویزیونی روی آورده است و همه ساله هزینههای فراوانی را در این زمینه صرف میکند. بنابراین کسب آگاهی از میزان و چگونگی اثربخشی پخش تبلیغات تلویزیونی این بانک جهت جذب مشتریان، هدف اصلی این تحقیق است. جامعه آماری این تحقیق، مشتریان بانک صادرات در مراکز استانی کل کشور میباشد. با توجه به داده های جمع آوری شده از 2959 نمونه آماری بوسیله پرسشنامه در مراکز استانهای کشور، بر پایه مدل داگمار، تبلیغات تلویزیونی بانک صادرات بر آگاهی، ادراک، متقاعد کردن مخاطبین و اقدام به خرید آنها تاثیر معناداری داشته است. در مجموع، تبلیغات تلویزیونی بانک صادرات، در جذب مشتریان، دارای اثربخشی بوده است. با توجه به یافتههای تحقیق، اگرچه تلویزیون بیشترین سهم را در اطلاع رسانی داشته است، اینترنت نیز با توجه به دیگر ابزارهای اطلاعرسانی، درصد بالایی را به خود اختصاص داده است. توجه بیشتر مخاطبان به برنامههای تبلیغاتی، زمانی است که پیام تبلیغاتی مربوط به جوایز این بانک باشد. همچنین اینگونه پیامها، بیشتر در ذهن مخاطبین، باقی میماند. در مراحل مدل داگمار، ارتباط قویتری بین مراحل متقاعد شدن و استفاده از خدمات وجود دارد، لذا درصد بالاتری از افرادی که متقاعد به استفاده از خدمات شدهاند، از آن خدمت استفاده کردهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی رابطه بین مدیریت دانش و انتقال اثربخش فناوری
عباس رفیعی مصطفی جعفری پیمان اخوان..هدف تحقیق شناسایی عوامل دانشی موثر بر طراحی و جذب فناوری در مراکز دانش بنیان و صنایع تولیدی و بررسی تاثیر مدیریت دانش بر هریک از این عوامل و انتقال موفق فناوری می باشد . روش تحقیق ، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش تصادفی ساده تعداد 151نفر أکثر..هدف تحقیق شناسایی عوامل دانشی موثر بر طراحی و جذب فناوری در مراکز دانش بنیان و صنایع تولیدی و بررسی تاثیر مدیریت دانش بر هریک از این عوامل و انتقال موفق فناوری می باشد . روش تحقیق ، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش تصادفی ساده تعداد 151نفر به عنوان نمونه از بین گروه های علمی وتحقیقی و تعداد 277 نفر نیز از صنایع تولیدی انتخاب شدند. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه گردآوری شد. برای روایی سنجی از روایی سازه و تحلیل عاملی تاییدی و برای پایایی سنجی از آلفای کرونباخ استفاده گردید. جهت بررسی روابط بین متغییرهای تحقیق و بررسی فرضیات از مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرو افزار اس پی اس اس و ایموس استفاده شده است . در نتایج تحقیق مشخص گردید رابطه مثبت و معنی داری بین مدیریت دانش و انتقال موفق فناوری وجود دارد ، با این تفاوت که مدیریت دانش تنها درمراکز دانش بنیان ، اثر مستقیم بر انتقال موفق فناوری دارد. همچنین مدیریت دانش از طریق توانمندی دانشی به عنوان یک متغییر میانجیگر ، اثر غیر مستقیم بر انتقال اثر بخش فناوری دارد که میزان تاثیر آن در مراکز دانش بنیان ( 35%) و در صنایع تولیدی ( 77%) می باشد . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی تاثیر بازاریابی محتوا براثربخشی فرآیند توسعه محصول شرکتهای فناورانه(هایتک) (حوزه فناوری اطلاعات شهرتهران)
نادر سیدامیریبا توجه به نقش محصولات با فناوری پیشرفته در اقتصاد کشورها و بالا بودن نرخ شکست فرآیند توسعه محصول فناورانه هدف از این مقاله بررسی تاثیر بازاریابی محتوا بر اثربخشی فرآیند توسعه محصول شرکتهای فناورانه (با فناوری پیشرفته )است. بهمین منظور جهت سنجش فرضیات و دستیابی به اهد أکثربا توجه به نقش محصولات با فناوری پیشرفته در اقتصاد کشورها و بالا بودن نرخ شکست فرآیند توسعه محصول فناورانه هدف از این مقاله بررسی تاثیر بازاریابی محتوا بر اثربخشی فرآیند توسعه محصول شرکتهای فناورانه (با فناوری پیشرفته )است. بهمین منظور جهت سنجش فرضیات و دستیابی به اهداف تحقیق،430 پرسشنامه بین کارشناسان خبره و مدیران واحدهای تحقیق و توسعه، بازاریابی، فروش و استراتژیک شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات شهر تهران بعنوان اعضای جامعه آماری در شهریورماه 1396 توزیع شد. که 384 پرسشنامه کامل برای انجام تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد . سپس داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. تمامی فرضیات مورد آزمون بررسی شدند .آزمون فرضیات نشان داد هرچند بازاریابی محتوا و اعتماد(الکترونیکی) بر اثربخشی فرآیند توسعه محصول تاثیر گذارند، اما اعتماد(الکترونیکی) نمی تواند نقش میانجی موثری در رابطه بین محتوا و اثربخشی فرآیند توسعه محصول برای شرکتهای فناورانه داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تاثیر هوش تجاری بر اثربخشی سازمانی (مطالعه موردی شرکت ارتباط فردا)
فاطمه امینیامروزه فناوری اطلاعات یکی از پویاترین بخشهای توسعه یافته اقتصاد است. سیستمهای اطلاعاتی تقریبا در هر ناحیهای از عملیات سازمان است که در صورت نیاز حجم قابل توجهی از دادهها را تحلیل و جمعآوری میکنند. متاسفانه، روشهای سنتی پردازش و تفسیر داده کافی به نظر نمیرسد. سی أکثرامروزه فناوری اطلاعات یکی از پویاترین بخشهای توسعه یافته اقتصاد است. سیستمهای اطلاعاتی تقریبا در هر ناحیهای از عملیات سازمان است که در صورت نیاز حجم قابل توجهی از دادهها را تحلیل و جمعآوری میکنند. متاسفانه، روشهای سنتی پردازش و تفسیر داده کافی به نظر نمیرسد. سیستمهای هوش تجاری به این چالش جدید پاسخ میدهند و برای جبران نیازهای اطلاعاتی سازمان طراحی شدهاند. استفاده از سیستم هوش تجاری میتواند به عنوان ابزاری در افزایش کارایی و اثربخشی سازمان و بهینهسازی فرآیندها به صورت خاص راهگشا باشد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر استراتژی سازمانی، ساختار، فرایند، فرهنگ، کیفیت محتوای اطلاعات و کیفیت دسترسی به اطلاعات بر اثربخشی سازمانی با توجه به نقش واسطهای سیستمهای هوش تجاری (BI) در بین آنها است. این پژوهش ازنظر روش انجام پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری آن را کلیه کارشناسان شرکت ارتباط فردا تشکیل میدهند. یک مدل مفهومی جهت بررسی موضوع پیشنهاد و مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از روش حداقل مربعات جزئی (PLS)، تکنیک آماری بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافتهها نشان داد که عوامل سازمانی مانند استراتژی سازمانی، ساختار، فرهنگ و کیفیت محتوای اطلاعات به طور مثبت بر اثربخشی سیستمهای هوش تجاری و اثربخشی سازمانی تأثیر میگذارد. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای فرایند و کیفیت دسترسی به اطلاعات تأثیر معنادار و مثبتی بر اثربخشی سازمانی ندارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - چهارچوب اثربخشی مداخلات دولتیِ تحقیق و توسعه بر عملکرد بنگاه¬ها؛ یک رویکرد فراترکیب
زهرا محمدهاشمی سید سپهر قاضی نوری مهدی سجادی¬فرسیاستگذاران برای دستیابی به اهداف مورد نظر خود ابزارهای سیاستی متنوعی را طراحی می¬کنند که اجرای موفقیت¬آمیز این ابزارها، نیازمند تحلیل و بررسی نتایج و اثرات آنها است. در این راستا، روش¬های مختلفی برای بررسی اثربخشی مداخلات دولت به¬کارگرفته شده و ارزش و شایستگی آنها را ا أکثرسیاستگذاران برای دستیابی به اهداف مورد نظر خود ابزارهای سیاستی متنوعی را طراحی می¬کنند که اجرای موفقیت¬آمیز این ابزارها، نیازمند تحلیل و بررسی نتایج و اثرات آنها است. در این راستا، روش¬های مختلفی برای بررسی اثربخشی مداخلات دولت به¬کارگرفته شده و ارزش و شایستگی آنها را از ابعاد مختلف بر ذینفعان تعیین می¬شود. هدف مقاله حاضر، بررسی عمیق، شناسایی و دسته بندی شاخص های اثرگذاری ابزارهای سیاستی مالی و مالیاتی است که توسط دولت¬ها در حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط یا نوآور و بمنظور تحریک تحقیق و توسعه ارائه می¬شوند. بدین منظور، بر اساس روش فراترکیب 279 مقاله و گزارش از پایگاه¬های رسمی و معتبر شناسایی شده و پس از طی مراحل لازم 67 سند مورد تحلیل نهایی قرار گرفته است. با تجزیه و تحلیل و ترکیب کیفی نتایج مطالعات ارزیابی سیاست، 15 شاخص اثر¬گذار بر عملکرد شرکت¬ها شناسایی شد که این شاخص¬ها در قالب سه دسته اثر افزونگی ورودی، افزونگی خروجی و افزونگی رفتاری در نگاشت تحقیق جایگذاری شدند. در پایان به¬منظور تعیین میزان اهمیت و پشتیبانی این مطالعات، با استفاده از روش آنتروپی شانون به تعیین ضریب اثر اجزای شناسایی شده در نگاشت پرداخته شد که شاخص هزینه¬کرد تحقیق و توسعه از دسته افزونگی ورودی و شاخص نوآوری از دسته افزونگی خروجی بیشترین تاثیر را دارا بودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تببین فرایند شهرگریزی(couterurbanization) در منطقه کلان شهری اصفهان (Isfahan metropolis area)
میثم ارگانی حسین منصوریانشهرگریزی با تعاریف گوناگون در ادبیات پژوهش مطرح شده و تعریف آن بر افزایش جمعیت شهرهای کوچک (small cities) در فرایند رشد و توسعه شهرها دلالت دارد. در این پژوهش، براساس داده¬های جمعیتی، مهاجرتی، آمدوشدهای روزانه(commuting) و محرک¬های مهاجرتی، سعی شده است با بهره¬گیری از أکثرشهرگریزی با تعاریف گوناگون در ادبیات پژوهش مطرح شده و تعریف آن بر افزایش جمعیت شهرهای کوچک (small cities) در فرایند رشد و توسعه شهرها دلالت دارد. در این پژوهش، براساس داده¬های جمعیتی، مهاجرتی، آمدوشدهای روزانه(commuting) و محرک¬های مهاجرتی، سعی شده است با بهره¬گیری از روشی اکتشافی به بررسی پدیده شهرگریزی در منطقه کلانشهری اصفهان پرداخته شود. نتایج نشان می¬دهد که افزایش جمعیت در طی دورهای مختلف از شهرهای بزرگ به نفع شهرهای کوچک و خارج از محدوده کلانشهری تغییر جهت داده است. به¬صورتی که در فواصل نزدیک به شهر اصلی رشد جمعیت کمتری در طی دهه اخیر مشاهده می¬شود. با توجه به مهاجرت و اثربخشی مهاجرت (migration effectiveness)بر جمعیت و همچنین محرک¬های مهاجرتی در منطقه می¬توان بیان داشت که عواملی مانند دستیابی به مسکن بهتر و شغل از جمله مهمترین محرک¬ها در افزایش جمعیت شهرهای کوچک در پیرامون شهر اصلی بوده است. همچنین کاهش آمدوشد روزانه جمعیت با فاصله گرفتن از شهر اصلی نشان می¬دهد که شهرهای با فاصله گرفتن از شهر مرکزی از استقلال عملکردی بیشتر برخوردارند. همچنین براساس مدل برگشت تمرکز (polarization reversal)و بررسی فرایندهای تحولات جمعیتی در منطقه کلانشهری، تحولات جمعیتی از مرکز به پیرامون مشاهده می¬شود که در هر دوره به کاهش جمعیت شهر اصلی و افزایش جذب جمعیت در شهرهای کوچک منجر شده است. در مجموع می¬توان بیان داشت که منطقه کلانشهری اصفهان از یک مرحله شهرنشینی به مرحله شهرگریزی وارد شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسی رابطه بین مدیریت منابع انسانی الکترونیکی ، چابکی و اثربخشی سازمانی در سازمانهای زیرمجموعه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات
رضا بهادری فرد رضا رسولیمدیریت منابع انسانی برای سالها به فعالیتهای اداری و روزمره مانند کارمندیابی، گزینش و آموزش که تمام انرژی و زمان متخصصان منابع انسانی سازمانها را صرف میکرد، محدود شده بود. بخش¬های منابع انسانی اغلب آنقدر درگیر چنین فعالیتهایی بودند که دیگر زمانی برای فعالیتهایی که أکثرمدیریت منابع انسانی برای سالها به فعالیتهای اداری و روزمره مانند کارمندیابی، گزینش و آموزش که تمام انرژی و زمان متخصصان منابع انسانی سازمانها را صرف میکرد، محدود شده بود. بخش¬های منابع انسانی اغلب آنقدر درگیر چنین فعالیتهایی بودند که دیگر زمانی برای فعالیتهایی که ارزش افزوده برای سازمان دارند، مانند مدیریت دانش، مدیریت فرهنگ سازمانی و بازنگری و بازسازی استراتژیک سازمان نداشتند. امروز برای کاهش هزینههای اداری و افزایش سرعت ارائه خدمات نیازمند راهکارهای بهتر، سریعتر و هوشمندانه¬تر مدیریت منابع انسانی هستیم. مدیریت منابع انسانی الکترونیک ، پاسخی به چالشهای امروزه مدیریت منابع انسانی است. پیدایش این مفهوم، اهداف، عملکرد و اثربخشی حوزه منابع انسانی را دست خوش تحولات زیادی نموده است. با ظهور فناوری اطلاعات ، نقش، جایگاه و حتی وظایف مدیریت منابع انسانی در سازمان با تغییرات عمده¬ای مواجه شد. متخصصان منابع انسانی که تا پیش از این اغلب وظایف درجه دو سازمانی و فعالیتهای غیر ارزش افزا را انجام می¬دادهاند، با بکارگیر گسترده فناوری اطلاعات در حوزه منابع انسانی به شرکای استراتژیک سازمان تبدیل شدند. جامعه آماری تحقیق کلیه کارشناسان و مدیران سازمانهای زیر مجموعه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بوده است. حجم نمونه برابر 384 تعیین گردید. این تحقیق را میتوان یک تحقیق میدانی دانست که از ابزار پرسشنامه و مصاحبه استفاده مینماید. به این منظور ترکیبی از مصاحبه، پرسشنامه و اسناد و مدارک استفاده میشود. همچنین به منظور شناسایی شاخصها و مولفههای مدیریت الکترونیک منابع انسانی در سازمانهای مورد بررسی در بخش کیفی از ابزار مصاحبه و پرسشنامه و گروههای کانونی بر اساس مدل اولیه تحقیق در روش داده بنیاد استفاده میشود. در بخش کمی بعد از این مرحله با استفاده از روش رتبه بندی اولویت بندی این شاخصها با استفاده از پرسشنامه مقایسه زوجی تعیین میگردد و در نهایت نیز به منظور تایید برازش کلی مدل از پرسشنامه تعیین وضعیت شاخصها استفاده میشود. روایی این پرسشنامهها و مصاحبهها از طریق روش CVR تعیین میگردد و پایایی نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ تعیین میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - الگوی ساختاری ابعاد فعالیتهای مدیریت فناوری و اثربخشی سازمانی؛ مورد مطالعه شرکت پالایش نفت اصفهان
رضا انصاري علی اکبر عابدی شربیانی جواد شاه محمدیاثربخشی برای موفقیت هر سازمانی حیاتی است و به همین خاطر برای افرایش دستاوردها و حفظ نتایج کسب و کار، سازمانها نیازمند اجرای راهبردهایی هستند که این موفقیت را تضمین کند. توانمندی فناوری در قالب مجموعه فعالیتهای مدیریت فناوری از جمله راهبردهایی است که میتواند این موفق أکثراثربخشی برای موفقیت هر سازمانی حیاتی است و به همین خاطر برای افرایش دستاوردها و حفظ نتایج کسب و کار، سازمانها نیازمند اجرای راهبردهایی هستند که این موفقیت را تضمین کند. توانمندی فناوری در قالب مجموعه فعالیتهای مدیریت فناوری از جمله راهبردهایی است که میتواند این موفقیت را تضمین نماید و هدف از این پژوهش نیز بررسی ارتباط بین فعالیتهای مدیریت فناوری با اثربخشی سازمانی با روش مدل معادلات ساختاری است. اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از نظر شيوه گردآوري دادهها، توصیفی-پیمایشی است و به منظور آزمون مدل پژوهش از پرسشنامه استاندارد شده و محقق ساخته استفاده شد و پایایی کل پرسشنامه نیز به روش آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه گردید. جامعه¬ي آماري پژوهش، مدیران و سرپرستان شرکت پالایش نفت اصفهان در سال 1392 است. نتایج بدست آمده نشان داد که فعالیت مدیریت فناوری مثل شناسایی، اکتساب، بهرهبرداری، محافظت و انتخاب فناوری بر اثربخشی سازمانی تأثیر مثبت و معنادار داشته است در حالی که یادگیری فناوری بر اثربخشی سازمانی تأثیر معنادار نداشته است. لذا توصیههایی در این پژوهش ارائه شده است تا بتوان از فعالیتهای مدیریت فناوری به عنوان محرکی برای پیشبرد و رقابت شرکتها در عرصه جهانی بهره برد تا این شرکتها بتوانند در دنیای رقابتی پابرجا باقی بمانند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - طراحی مدلِ ارزیابی و بهبود عملکرد طرحهای شهری
اسماعیل جهانی دولتآباد رحمان جهانی دولتآبادنوشتار حاضر با ایجاد تمایز بین پروژه¬ها و طرح¬های شهری، بر این نکته تأکید دارد که طرح¬های شهری به دلیل فقدان مدل¬های ارزیابی عملکردِ تعریف¬¬شده و نیز دشواریِ ارزیابی عملکرد آنها در مقایسه با پروژه¬های شهری، کمتر و به سختی در معرض ارزیابی عملکرد واقعی قرار می¬گیرند. این أکثرنوشتار حاضر با ایجاد تمایز بین پروژه¬ها و طرح¬های شهری، بر این نکته تأکید دارد که طرح¬های شهری به دلیل فقدان مدل¬های ارزیابی عملکردِ تعریف¬¬شده و نیز دشواریِ ارزیابی عملکرد آنها در مقایسه با پروژه¬های شهری، کمتر و به سختی در معرض ارزیابی عملکرد واقعی قرار می¬گیرند. این در حالی است که بسیاری از این طرح¬ها به شدت نیازمند بررسی، مطالعه و ارزیابی دقیق¬اند. بر همین اساس در مطالعۀ حاضر سعی کرده¬ایم تا با الهام از رویکردهای نظری موجود و نیز بهره¬گیری از نتایج پژوهش¬های انجام¬گرفته در این حوزه، الگویی نظری - روشی برای ارزیابی و بهبود عملکرد طرح¬های شهری ارائه دهیم. مدل پیشنهادی ما در بعد نظری، عملکرد طرح¬های شهری را با سنجش سه شاخص اصلی شامل اثربخشی، توجیهپذیری و پایداری نتایج قابل ارزیابی می¬داند که هر کدام از این شاخص¬ها از روند سنجش و ارزیابی متفاوتی پیروی می¬کنند. مدل یادشده، ریشه¬ها و علل موفقیت یا عدم موفقیت طرح¬ها را در سه حوزۀ سیاست-گذاری، اجرا و مشارکت جست¬وجو می¬کند و نظام کاربستیِ برآمده از آن مبتنی بر دو مکانیسم اصلی رویکردی و ساختاری است. مدل پیشنهادی این مطالعه در بعدِ روشی نیز فرایندی شش¬مرحله¬ای را برای اجرای مدل نظری یادشده در میدان پژوهش طراحی و ارائه می¬کند که پژوهشگران این حوزه را قادر می¬سازد تا با گذر از این مراحل به برآیندی از عملکرد طرح¬های شهری مورد مطالعه¬شان دست یابند و با شناخت ریشه¬های موفقیت/ عدم موفقیت این طرح¬ها، پیشنهادهای عینی و عملی برای بهبود عملکرد این طرح¬ها ارائه نمایند. امید است مدل پیشنهادی این مطالعه دست¬کم با ارائۀ خطوط کلی پژوهش در زمینه ارزیابی و بهبود عملکرد طرح¬های شهری، کمکی هرچند اندک برای پژوهشگران این حوزه فراهم نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی تأثیر آمیخته بازاریابی اجتماعی بر اثربخشی تبلیغات (مورد مطالعه کمیته شهروندی شهرداری اصفهان)
فاطمه قاسمی غلامرضا بردباربا ورود مفهوم توسعه پایدار به محیط کسب و کار و سیاست، ماهیت ناپایدار الگوی های موجود توسعه و مصرف آشکار شد. بازاریابی اجتماعی حوزه و قلمرو علم جدیدی است که می کوشد با استفاده از فنون بازاریابی تجاری، اهداف و مقاصد اجتماعی را تحقق بخشد. مروری بر تحقیقات گذشته نشان می دهد أکثربا ورود مفهوم توسعه پایدار به محیط کسب و کار و سیاست، ماهیت ناپایدار الگوی های موجود توسعه و مصرف آشکار شد. بازاریابی اجتماعی حوزه و قلمرو علم جدیدی است که می کوشد با استفاده از فنون بازاریابی تجاری، اهداف و مقاصد اجتماعی را تحقق بخشد. مروری بر تحقیقات گذشته نشان می دهد که اگرچه بیشترین کاربرد بازاریابی اجتماعی در بخش سلامت دیده می شود ، اما پتانسیل بالقوه ای نیز در بخش هایی مانند حفاظت از منابع، انرژی و محیط طبیعی، فرهنگ سازی و تأثیرگذاری بر اعمال و رفتار در اجتماع دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر آمیخته بازاریابی اجتماعی بر اثربخشی تبلیغات شهری با هدف افزایش رفتار شهروندی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان اصفهانی بوده که تعداد 171 نفر از آنها به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شد. نتیجه این پژوهش حاکی از تأثیر مستقیم آمیخته بازاریابی اجتماعی بر اثربخشی تبلیغات بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - مدل ارتباطی موثر بر اثربخشی آموزش ضمن خدمت سازمان ها
بهروز کاوه یی افسانه مظفری معصومه کبریاییدر سال های اخیر و همگام با پیشرفت های صورت گرفته در حوزه ارتباطات، عرضه خدمات آموزشی در ابعاد و اشکال مختلف در سطح جهان بیش از پیش مشهود است لیکن آنچه اهمیت آن را برای سازمان ها دو چندان می کند، وجود مدل بهینه ارتباطی است تا بتواند اثرگذاری آموزش سازمانی را ملموس تر نمو أکثردر سال های اخیر و همگام با پیشرفت های صورت گرفته در حوزه ارتباطات، عرضه خدمات آموزشی در ابعاد و اشکال مختلف در سطح جهان بیش از پیش مشهود است لیکن آنچه اهمیت آن را برای سازمان ها دو چندان می کند، وجود مدل بهینه ارتباطی است تا بتواند اثرگذاری آموزش سازمانی را ملموس تر نموده و سازمان ها را در پیشبرد اهداف شان یاری نماید. این پژوهش به دنبال طراحی مدل ارتباطی موثر بر یادگیری در آموزش سازمانهاست که با استفاده از روشهای کیفی و رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و بمنظور گردآوری اطلاعات، با بکارگیری روش نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از مدیران، مدرسان و پرسنل بانک ملت مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفته و بر اساس آن، مدل کیفی پژوهش طراحی شده است. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده استخراج بالغ بر 678 کد از مصاحبه ها 197 مفهوم و 27 مقوله است که در قالب مدل پارادایمی شامل اثربخشی آموزش سازمانی به عنوان پدیده محوری و شرایط علی، شرایط مداخله گر، راهبردها و عوامل پیامدی قرار گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - بررسی عوامل موثر بر اثربخشی امضا الکترونیک در رونق فضای کسب و کار بین بنگاهی(مطالعه موردی:صنعت نفت)
عصمت مسعودیدر پژوهشحاضر درپژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر اثر بخشی امضای دیجیتالی در رونق فضای کسب وکار بین بنگاهی در صنعت نفت پرداخته شد. نوع تحقيق برمبناي هدف كاربردي است و از روش توصيفي زمينه يابي استفاده شده است كه ديدگاه كارشناسان صنعت نفت را نسبت به تاثير بكارگيري امضا ی أکثردر پژوهشحاضر درپژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر اثر بخشی امضای دیجیتالی در رونق فضای کسب وکار بین بنگاهی در صنعت نفت پرداخته شد. نوع تحقيق برمبناي هدف كاربردي است و از روش توصيفي زمينه يابي استفاده شده است كه ديدگاه كارشناسان صنعت نفت را نسبت به تاثير بكارگيري امضا ی دیجیتالی در رونق فضاي كسب و كار بين بنگاهي تجزیه وتحلیل شد. در این تحقیق، برای تجزیه و تحلیل داده¬های به دست آمده از نمونه¬ها، از روش¬های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم¬افزار spss استفاده گردیده است. برای انتخاب آزمون فرضیه¬ها با توجه به غير نرمال بودن داده ها از آزمونهای نا پارامتریک استفاده شد و برای انجام آزمون تفاوت میانگین بین تحصیلات و بکارگیری امضا الکترونیک با توجه به اینکه سطح تحصیلات به صورت طبقه بندی بود و بالاتر از دو طبقه بود از ازمون تحلیل واریانس یک راه استفاده شد و برای مقایسه میانگین ها با یکدیگر و مشخص کردن سطح معناداری تفاوتها از آزمون توکی استفاده شد و برای بررسی سابقه شغلی افراد با توجه به اینکه افراد از نظر سوابق کاری در دو طبقه قرارگرفته اند از آزمون T گروههای مستقل استفاده شده است.در نهایت نتیجه نهایی آزمون فرضیه ها نشان داد تاثير بکارگیری امضاء الکترونیک در رونق کسب و کار دو بنگاه با توجه بر تمام متغیر ها ( به جزء تصديق هويت و انكار ناپذيري در فرایند واحدهای کسب و کار) تاثیر زیادی داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی در شرکت ملی گاز ایران براساس مدل کرک پاتریک
غلامرضا شمس مورکانی مهسا سیفی حسینآبادیپژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره¬ آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته¬است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت¬کننده در این دوره می¬باشد. برای جمع¬آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه¬ساختمند أکثرپژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره¬ آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته¬است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت¬کننده در این دوره می¬باشد. برای جمع¬آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه¬ساختمند و پرسشنامه محقق¬ساخته که روایی و پایایی آنها با مقدار قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته، استفاده شده¬است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده¬های کمی از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم¬افزارهای Spss و Excel و به منظور تجزیه و تحلیل داده¬های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه¬ساختمند و سؤالات باز-پاسخ پرسشنامه از روش تحلیل محتوا به روش مقوله¬بندی اقدام شده¬است. یافته-ها نشان می¬دهند شرکت¬کنندگان نسبت به طراحی، محتوا، مدرس و سازماندهی دوره مذکور رضایت بالایی دارند و تا حدودی آموخته¬های خود را از طریق «گفتگوهای غیر رسمی» در محیط کار بکار می¬گیرند. از طرفی دیگر وجود ارتباط نزدیک بین نتایج مورد انتظار و از قبل تعیین شده با نتایج حاصل شده از برگزاری دوره، می¬توان نتیجه گرفت دوره مدیریت اجرایی، اثربخش بوده¬است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی در شرکت ملی گاز ایران براساس مدل کرک پاتریک
غلامرضا شمس مورکانی مهسا سیفی حسینآبادیپژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره¬ آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته¬است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت¬کننده در این دوره می¬باشد. برای جمع¬آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه¬ساختمند أکثرپژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره¬ آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته¬است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت¬کننده در این دوره می¬باشد. برای جمع¬آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه¬ساختمند و پرسشنامه محقق¬ساخته که روایی و پایایی آنها با مقدار قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته، استفاده شده¬است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده¬های کمی از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم¬افزارهای Spss و Excel و به منظور تجزیه و تحلیل داده¬های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه¬ساختمند و سؤالات باز-پاسخ پرسشنامه از روش تحلیل محتوا به روش مقوله¬بندی اقدام شده¬است. یافته-ها نشان می¬دهند شرکت¬کنندگان نسبت به طراحی، محتوا، مدرس و سازماندهی دوره مذکور رضایت بالایی دارند و تا حدودی آموخته¬های خود را از طریق «گفتگوهای غیر رسمی» در محیط کار بکار می¬گیرند. از طرفی دیگر وجود ارتباط نزدیک بین نتایج مورد انتظار و از قبل تعیین شده با نتایج حاصل شده از برگزاری دوره، می¬توان نتیجه گرفت دوره مدیریت اجرایی، اثربخش بوده¬است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - کاوش و طراحی مدل اجرایی اثربخشی آموزش سازمانی: مطالعهای مبتنی بر نظریه زمینهای
مرتضی طاهریهدف این پژوهش ارائه مدلی اجرایی برای اثربخشی آموزش کارکنان و مدیران بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و استفاده از مزیتهای روش پژوهش نظریه زمینهای، از طریق مصاحبه عمیق با کارکنان، مدیران و شرکتکنندگان دورههای آموزشی و مرور مبانی نظری و تجربه آموزش در گمرک و أکثرهدف این پژوهش ارائه مدلی اجرایی برای اثربخشی آموزش کارکنان و مدیران بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و استفاده از مزیتهای روش پژوهش نظریه زمینهای، از طریق مصاحبه عمیق با کارکنان، مدیران و شرکتکنندگان دورههای آموزشی و مرور مبانی نظری و تجربه آموزش در گمرک و سازمان جهانی گمرک، مدل اجرایی اثربخشی آموزش ارائه شده است. تحليل يافتهها نشان میدهد کارکنان بر مبناي عوامل سازمانی مانند: ماهیت وظیفهای سازمان، مسئولیت اجتماعی سازمان، پویایی سازمانی؛ عوامل شغلی مانند: حساسیت وظیفه، سطح تخصصی بودن وظیفه و سیالیت وظیفه در آموزش و توسعه حرفهاي مشاركت ميكنند. مشاركت آنها در آموزش و يادگيري حرفهاي از طریق: آمادگی فراگیر، انگیزه برای انتقال، ظرفیت فرد برای انتقال، خودکارآمدی عملکردی صورت ميپذيرد. چگونگی تخصیص بودجه، حمایت مدیریت، اسناد بالادستی آموزش، شایستهسالاری و چگونگی اجرای قوانین بستري خاص براي راهبردهاي آموزش کارکنان و مدیران فراهم ميآورند. همچنين راهبردهاي ساختاری: انطباق ساختار با فرایند آموزش سازمانی، ایجاد مجتمع آموزش، ظرفیتسازی انسانی و توسعه ظرفیت؛ راهبردهای نیازسنجی؛ راهبردهای طراحی: تناسب محتوا، مکانیزمهای انگیزشی آموزش، تقویم آموزشی، طرح انتقال؛ راهبردهای اجرا: زمانبندی آموزش، روشهای بینفردی، آموزش بینالمللی و مجازی (Clikc) و راهبردهای ارزشیابی: امتحان، تمرین، نگرشسنجی، تکالیف، سنجش عملکرد متأثر از شرايط مداخلهگر سازماني مانند: جایگاه سازمانی (تأثیرگذاری آموزش در سازمان)، عوامل ساختاری (موازیکاری، یادگیری سازمانی) و مسائل و مشکلات کارکنان (مسائل و مشکلات کاری، فردی، شرایط اقلیمی و رفتارهای سیاسی) هستند. يافتههاي پژوهش نشان داد راهبردهاي اثربخشی آموزش در كنش و واكنش سازنده با عوامل زمينهاي و محيطي پيامدهاي مثبت: بهبود کیفیت خدمات، افزایش منافع مالی و در نهایت شکلگیری یک گمرک یادگیرنده را به همراه خواهد داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - ارزیابی وضعیت موجود دورههاي آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دورههاي آموزشی (مورد: سازمان امور مالیاتی کشور)
میترا عزتی علیرضا یوزباشی کریم شاطریپژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره¬های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره¬های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه¬گیری خوشه¬ای در برخی أکثرپژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره¬های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره¬های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه¬گیری خوشه¬ای در برخی از استان¬ها انتخاب شدند. همچنین دوره¬های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده¬ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحبنظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل دادهها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دورههای آموزشی، اهداف دورههای آموزشی، محتوای دورههای آموزشی، مدرسان دورههای آموزشی، سازماندهی دورههای آموزشی، ارزشیابی دورههای آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده¬ترین آسیب¬های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره¬ها (عدم اطلاعرسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب¬های محتوا (گستردگی سرفصل¬ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره¬ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دورهها)، آسیبهای اجرای دوره¬ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره¬ها و اجرایی نبودن برخی دوره¬ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره¬ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره¬ها)، انگیزه (نبود مکانیزم¬های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس¬ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص¬ها در آموزش) می¬باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - نرخ انتقال یادگیری: چارچوبی نوآورانه برای ارزشیابی اثربخش برنامه های آموزشی
سعید صفایی موحد کیوان صالحی محمد حاجی زادیکی از چالشهایی که ادارات آموزش سازمانهای تولیدی، بازرگانی، و خدماتی با آن روبرو هستند، ناتوانی در ارائه گزارش عملکرد خویش بر مبنای شاخصهایی است که نشان دهد تا چه اندازه در بهبود عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار بودهاند. امروزه شاخصهایی چون نفر/ ساعت، میانگین رضایت أکثریکی از چالشهایی که ادارات آموزش سازمانهای تولیدی، بازرگانی، و خدماتی با آن روبرو هستند، ناتوانی در ارائه گزارش عملکرد خویش بر مبنای شاخصهایی است که نشان دهد تا چه اندازه در بهبود عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار بودهاند. امروزه شاخصهایی چون نفر/ ساعت، میانگین رضایت کارکنان از دورهها، تعداد قبولشدگان در آزمونهای حرفهای، و امثالهم نمیتواند مدیران را اقناع کند که آموزش توانسته نقش تاثيرگذاري در سازمان ایفا کند. لذا این مقاله درصدد است تا بر مبنای مفهوم انتقال یادگیری، شاخص کیفی را به منظور اندازهگیری اثربخشی برنامههای آموزشی ارائهکند. این شاخص که نرخ انتقال یادگیری نام دارد با بکارگیری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب تعیین (از طریق محاسبه نمرات یادگیرندگان در اتمام دوره و نمرات ارزیابی پيگيري عملكرد یادگیرندگان طی دورة زمانی 3 تا 6 ماه پس از دوره) قابل استخراج است (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی ساده نام گرفته است). همچنین در صورتیکه بخواهیم علاوه بر یادگیری حاصل از دوره، نقش سایر متغیرها در بهبود عملکرد را محاسبه کنیم، میتوان با بکارگیری رگرسیون چندگانه، تصویر بهتری به دست آورد (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی خوشهای نام گرفته است). مهمترین مزیت شاخص پیشنهادی این است که تحت تأثیر عوامل کمّی نظیر افزایش تعداد دورهها، نفر/ ساعت و امثالهم قرار نگرفته و صرفاً بهبود شرایط کیفی دوره (مدرس، محتوی، شرایط یادگیری، و امثالهم) و محيط كار میتواند موجب افزایش نرخ مذکور شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - تأثیر زمینه یادگیری¬زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی اثربخشی سرمایه انسانی در دانشگاه رازی
شهین بهور نادر نادریمساله و هدف: کنارگذاشتن دانش¬های منسوخ شده در سازمان برای جایگزینی دانش¬های جدید و ایجاد تغییرات در سازمان و انطباق سازمان با شرایط روز بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر زمینه یادگیری¬زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی سرمایه انسانی در دا أکثرمساله و هدف: کنارگذاشتن دانش¬های منسوخ شده در سازمان برای جایگزینی دانش¬های جدید و ایجاد تغییرات در سازمان و انطباق سازمان با شرایط روز بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر زمینه یادگیری¬زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی سرمایه انسانی در دانشگاه رازی پرداخته شد. روش¬شناسی: در این پژوهش از پرسشنامه¬های استاندارد زمینه یادگیری¬زدایی و سرمایه انسانی سگارا-ناوارو (2017) و پرسشنامه نوآوری سازمانی یانگ و احمد (2004) استفاده گردید. جامعه مورد مطالعه کارکنان دانشگاه رازی به تعداد 585 نفر و با استفاده از جدول مورگان 230 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب گردید. جهت تجزیه¬وتحلیل داده¬های گردآوری شده از روش معادالات ساختاری و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی در محیط نرم¬افزار (PLS) صورت گرفت. یافته¬ها : زمینه یادگیری¬زدایی بر نوآوری سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد همچنین اثر مثبت و معنادار بین سرمایه انسانی و نوآوری سازمانی را تأیید می¬نماید و در نهایت اثر مثبت و معناداری بین زمینه یادگیری¬زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش سرمایه انسانی را نشان می¬دهد. نتیجه¬گیری: در راستای ارائه خدمات نوآورانه مدیران و کارکنان دانشگاه باید دانش قدیمی خود را کنار گذاشته و از دانش جدید و بروز استفاده نمایند. لذا اتخاذ رویکرد نوآوری در دانشگاه¬ها منجر به ارتقا شایستگی¬های نیروی انسانی، علمی و فناورانه می¬شود. این تأثیر در نهایت منجر به بهبود وضع اقتصادی و گامی در جهت تغییر رویکرد دانشگاه به سمت دانشگاه نسل سوم و کارآفرین می¬گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - بررسی شیوه های تعامل بخش نظارت بانک مرکزی با واحدهای حسابرسی و بازرسی داخلی بانک ها و ارزیابی تاثیر آن بر کارایی و اثربخشی نظارت بانکی
سید مجتبی حسنی شاهی سرا سید محمدرضا رئیس زاده علی فلاحاین پژوهش با هدف بررسی شیوه های تعامل بخش نظارت بانک مرکزی با واحدهای حسابرسی و بازرسی داخلی بانک ها و ارزیابی تاثیر آن بر کارایی و اثربخشی نظارت بانکی به انجام رسید. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ رویکرد توصیفی- پیمایشی می باشد. در این تحقیق، کلیه مدیران ارشد أکثراین پژوهش با هدف بررسی شیوه های تعامل بخش نظارت بانک مرکزی با واحدهای حسابرسی و بازرسی داخلی بانک ها و ارزیابی تاثیر آن بر کارایی و اثربخشی نظارت بانکی به انجام رسید. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ رویکرد توصیفی- پیمایشی می باشد. در این تحقیق، کلیه مدیران ارشد شعب سرپرستی بانکها در تهران به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند که تعداد آنها 150 نفر بود. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، برای جامعه ای با این حجم، به حداقل 108 نمونه آماری نیاز بود. در این تحقیق، از روش نمونه برداری تصادفی ساده برای انتخاب نمونههای آماری استفاده شد. ابزار اصلی مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامهای برگرفته از نظرات خبرگان بود که 22 گویه را در خود جای می داد. در این پرسشنامه، پاسخ ها بر اساس طیف پنج نقطه¬ای لیکرت (از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) طراحی شدند. روایی و پایایی این پرسشنامه به روشهای مختلف مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت. بعد از توزیع و جمعآوری پرسشنامهها و استخراج دادهها، انجام تجزیه و تحلیلهای توصیفی و استنباطی از طریق نرمافزارهای SPSS و LISREL در دستور کار قرار گرفت. در این فرایند، آنالیزهای توصیفی در خصوص متغیرهای تحقیق، آزمون کی.ام.او، آزمون کولموگراف-اسمیرنوف، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر به انجام رسید. سرانجام نتایج تحقیق نشان داد که تعامل بخش نظارت بانک مرکزی با واحدهای حسابرسی داخلی بانکها تأثیر مثبت قوی و معنادار بر کارایی و اثربخشی نظارت بانکی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - الگوی سنجش سرمایه سازمانی (مورد مطالعه: یکی از نهادهای پژوهشی بخش عمومی)
سید امیر رضا نجاتامروزه سرمایه سازمانی که از داراییهای نامشهود سازمان محسوب میشود، به عنوان منبعی راهبردی، منحصر بفرد و دارای ارزش رقابتی و پایدار برای سازمان به شمار میرود. هدف این مقاله سنجش سهم سرمایه سازمانی در تحقق اهداف کلان سازمان است که از طریق مدیریت نظامات، فرایندها و رویه أکثرامروزه سرمایه سازمانی که از داراییهای نامشهود سازمان محسوب میشود، به عنوان منبعی راهبردی، منحصر بفرد و دارای ارزش رقابتی و پایدار برای سازمان به شمار میرود. هدف این مقاله سنجش سهم سرمایه سازمانی در تحقق اهداف کلان سازمان است که از طریق مدیریت نظامات، فرایندها و رویههای اجرایی، مدیریت دانش و ساختار سازمانی قابل حصول است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی، روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی، روش جمعآوری اطلاعات توصیفی و نوع دادهها کمی بودهاست. جامعه آماری مدیران، کارشناسان ارشد و پژوهشگران حوزه علم و فناوری یک نهاد پژوهشی انتظامی و تعداد نمونههاي اين تحقيق 169 نفر تعیین که با استفاده از روش نمونهگيري تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده و مقدار آن براساس 20 پرسشنامه اولیه 964/0 بدست آمده که نشاندهنده پایایی مناسب برای پرسشنامه است. با استفاده از تحليل عاملي و الگوی معادلات ساختار يافته فرضيههاي تحقيق درباره مؤلفهها و شاخصهای تشكيل دهنده سرمايه سازمانی مورد بررسي قرار گرفت. آزمونهای آماری همبستگی نشاندهنده آنست که مولفهها و شاخصها در سطح معناداری تبیین کننده سرمایه سازمانی بودهاست. همچنین سرمایه سازمانی دارای تاثیر معناداری در ارتباط با تحقق اهداف کلان راهبردی بودهاست. الگوي ارائه شده نشان داد که سرمایه سازمانی از طریق چهار مولفه نظامات، مدیریت دانش، فرهنگ و ساختار سازمانی به همراه شاخصهایش قابل تبیین است و همچنین بیانگر تفسیری از توسعه و تعالی علم، فناوری و نوآوری نهاد پژوهشی توسط سرمایه سازمانی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - بیکاری، توسعۀ نابرابر منطقهای و الگوهای فضایی مهاجرت داخلی در ایران
رسول صادقیمهاجرت و جابه¬جایی داخلی در پاسخ به دامنۀ گسترده¬اي از عوامل با اثربخشیهای متفاوت رخ می¬دهد. یکی از بسترهای مهم و کلیدی شکل¬گیری مهاجرتهای داخلی، نابرابری فضایی در امکانات، فرصت¬ها و مؤلفه¬های توسعه¬ای است. در این راستا، مقاله پیش¬رو با استفاده از تحلیل ثانویه داده¬ها أکثرمهاجرت و جابه¬جایی داخلی در پاسخ به دامنۀ گسترده¬اي از عوامل با اثربخشیهای متفاوت رخ می¬دهد. یکی از بسترهای مهم و کلیدی شکل¬گیری مهاجرتهای داخلی، نابرابری فضایی در امکانات، فرصت¬ها و مؤلفه¬های توسعه¬ای است. در این راستا، مقاله پیش¬رو با استفاده از تحلیل ثانویه داده¬های سرشماری 1395 در سطوح استانی و شهرستانی به بررسی تأثیر بیکاری جوانان و توسعۀ نابرابر منطقه¬ای بر مهاجرت داخلی در ایران می¬پردازد. نتایج بیانگر خوشه¬های فضایی بیکاری و توسعه¬نیافتگی در کشور و نابرابری در برخورداری از منابع و فرصت¬های اقتصادی و اجتماعی از یکسو و تفاوت¬های منطقه¬ای در میزان¬های مهاجرت از سوی دیگر است. بالاترین سطح توسعه¬یافتگی و کمترین میزان بیکاری جوانان و همچنین مهاجرپذیری بالا مربوط به مناطق مرکزی کشور، بهویژه پایتخت است. در مقابل، مناطق مرزی غرب، شمال¬غربی، شرق و جنوب شرقی کشور، کمترین سطح توسعه¬یافتگی و بالاترین میزان بیکاری و مهاجرفرستی را دارند. از این¬رو مهاجرت داخلی، فرایندی پویا، چندبُعدی و برخاسته از شرایط ساختاری و نابرابریهای منطقهای است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - الگوی سنجش سرمایه سازمانی (مورد مطالعه: یکی از نهادهای پژوهشی نیروهای مسلح)
سید امیر رضا نجاتامروزه سرمایه سازمانی که از داراییهای نامشهود سازمان محسوب میشود، به عنوان منبعی راهبردی، منحصر بفرد و دارای ارزش رقابتی و پایدار برای سازمان به شمار میرود. هدف این مقاله سنجش سهم سرمایه سازمانی در تحقق اهداف کلان سازمان است که از طریق مدیریت نظامات، فرایندها و رویه أکثرامروزه سرمایه سازمانی که از داراییهای نامشهود سازمان محسوب میشود، به عنوان منبعی راهبردی، منحصر بفرد و دارای ارزش رقابتی و پایدار برای سازمان به شمار میرود. هدف این مقاله سنجش سهم سرمایه سازمانی در تحقق اهداف کلان سازمان است که از طریق مدیریت نظامات، فرایندها و رویههای اجرایی، مدیریت دانش و ساختار سازمانی قابل حصول است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی، روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی، روش جمعآوری اطلاعات توصیفی و نوع دادهها کمی بودهاست. جامعه آماری مدیران، کارشناسان ارشد و پژوهشگران حوزه علم و فناوری یک نهاد پژوهشی انتظامی و تعداد نمونههاي اين تحقيق 169 نفر تعیین که با استفاده از روش نمونهگيري تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده و مقدار آن براساس 20 پرسشنامه اولیه 964/0 بدست آمده که نشاندهنده پایایی مناسب برای پرسشنامه است. با استفاده از تحليل عاملي و الگوی معادلات ساختار يافته فرضيههاي تحقيق درباره مؤلفهها و شاخصهای تشكيل دهنده سرمايه سازمانی مورد بررسي قرار گرفت. آزمونهای آماری همبستگی نشاندهنده آنست که مولفهها و شاخصها در سطح معناداری تبیین کننده سرمایه سازمانی بودهاست. همچنین سرمایه سازمانی دارای تاثیر معناداری در ارتباط با تحقق اهداف کلان راهبردی بودهاست. الگوي ارائه شده نشان داد که سرمایه سازمانی از طریق چهار مولفه نظامات، مدیریت دانش، فرهنگ و ساختار سازمانی به همراه شاخصهایش قابل تبیین است و همچنین بیانگر تفسیری از توسعه و تعالی علم، فناوری و نوآوری نهاد پژوهشی توسط سرمایه سازمانی است. تفاصيل المقالة