-
حرية الوصول المقاله
1 - طراحی مدل ژنتیکی هویت برند: رویکردی نوین در مدیریت برند آموزش عالی
آزاده فاطمی فر ناصر ازاد عبداله نعامی عادل فاطمیدر بازار رقابتی و پیچیده آموزش عالی، دانشگاه ها بناچار باید استراتژی هایی را به منظور حفظ و بهبود رقابت بکار گیرند. آن ها نیازمند این هستند که مزیت رقابتی را از طریق مجموعه ای منحصر به فرد از ویژگی ها ایجاد کنند و داشتن هویت منحصر به فرد به منظور تمایز و جذب دانشجویان أکثردر بازار رقابتی و پیچیده آموزش عالی، دانشگاه ها بناچار باید استراتژی هایی را به منظور حفظ و بهبود رقابت بکار گیرند. آن ها نیازمند این هستند که مزیت رقابتی را از طریق مجموعه ای منحصر به فرد از ویژگی ها ایجاد کنند و داشتن هویت منحصر به فرد به منظور تمایز و جذب دانشجویان و کارکنان امری حیاتی است. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه-های موثر و طراحی مدل هویت برند مبتنی بر مفهوم DNA برند در دانشگاه های غیردولتی است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی، از لحاط شیوه گردآوری داده ها اکتشافی که بطور خاص از تئوری داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران و اساتید دانشگاه صاحبنظر در حوزه بازاریابی و برندسازی بودند. روش نمونه گیری قضاوتی هدفمند بود. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود که حجم نمونه بر اساس نمونه گیری نظری و رسیدن به اشباع نظری تعیین شد . جهت تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. مولفه های در 11 مقوله اصلی و 43 مقوله فرعی در 6 مولفه کلی شرایط علی، پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها ، پیامدها دسته بندی گردید. یافته ها حاکی از آن است که توسعه هویت برند قدرتمند و یکپارچه رویکردی استراتژیک در دانشگاه می باشد که باید بصورت جامع و با جزئی نگر خاص همراه باشد و نیازمند توجه به زیرساخت های ژنتیکی می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تأثیر سیستم مدیریت برند بر عملکرد برند کارکنان در شرکت های خدمات مسافرتی و گردشگري
مهدی دهقانی سلطانی اردشیر شیری مریم مصباحی امین همتیدر سال های اخیر نقش و اهمیت دارایی های نامشهود هم زمان با افزایش سطح رقابت بین شرکت های خدماتی افزایش یافته است. یکی از دارایی های نامشهودی که مهم ترین عامل متمایزکننده یک شرکت و ایجاد مزیت رقابتی برای آن می باشد، برند است. در محیط به شدت رقابتی صنعت گردشگری، حفظ و توسع أکثردر سال های اخیر نقش و اهمیت دارایی های نامشهود هم زمان با افزایش سطح رقابت بین شرکت های خدماتی افزایش یافته است. یکی از دارایی های نامشهودی که مهم ترین عامل متمایزکننده یک شرکت و ایجاد مزیت رقابتی برای آن می باشد، برند است. در محیط به شدت رقابتی صنعت گردشگری، حفظ و توسعه سهم بازار، نتیجه عملکرد برند است. نظر به اهمیت نقش کارکنان در انتقال پیمان برند شرکت به مشتریان، به ویژه در شرکت های خدماتی، این پژوهش در صدد درک اهمیت فرایند سیستم مدیریت برند و بررسی تأثیر آن بر عملکرد برند در سطح کارکنان و همچنین بررسی تأثیرات میانجی هویت، تعهد و وفاداری به برند به صورت تجربی است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان شرکت های خدمات مسافرتی و گردشگري شهر تهران می باشد و برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری در دسترس و فرمول کوکران استفاده شده است. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و میدانی به کار گرفته شد. تحقیق حاضر بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و همچنین بر اساس تحلیل داده ها، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که سیستم مدیریت برند به طور مستقیم تأثیر معناداری بر عملکرد برند در سطح کارکنان ندارد. در حالی که سیستم مدیریت برند به صورت غیرمستقیم و از طریق هویت، تعهد و وفاداری به برند بر عملکرد برند در سطح کارکنان تأثیرگذار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - هویت برند مقصد - رویکرد نظریهپردازی داده بنیاد
هادی اصغری حامد بخشی مژگان عظیمی هاشمی محمد حسین ایمانی خوشخوهویتسازی برند برای مقاصد گردشگری منجر به کاهش مشکلات ناشی از نامحسوس بودن محصولات گردشگری، منسجمتر شدن تلاشهای عرضهکنندگان خدمات گردشگری و ثبات در بازارها میگردد و فرایند بخشبندی بازار را تسهیل میکند. با توجه به رقابت روزافزون در صنعت گردشگری، لزوم توجه به هویت ب أکثرهویتسازی برند برای مقاصد گردشگری منجر به کاهش مشکلات ناشی از نامحسوس بودن محصولات گردشگری، منسجمتر شدن تلاشهای عرضهکنندگان خدمات گردشگری و ثبات در بازارها میگردد و فرایند بخشبندی بازار را تسهیل میکند. با توجه به رقابت روزافزون در صنعت گردشگری، لزوم توجه به هویت برند مقصد بیش از پیش مطرح است، لذا این پژوهش به دنبال طراحی مدل هویت برند مقصد برای شهر مشهد می باشد. پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و با استفاده از تئوری داده بنیاد انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 12 نفر از مدیران و اساتید و پژوهشگران حوزه برند و گردشگری شهر مشهد مورد مصاحبههای عمیق نیمهساختاریافته قرار گرفتند و سپس دادههای حاصل از آنها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در مدل هویت برند مقصد، عوامل فردی، همچون آگاهی در مورد برند مقصد و یا میزان تمایلات رفتاری گردشگران باعث میشود که هویت برند مقصد شکل گیرد. از طرفی این هویت برند بر استراتژیها یا راهبردها تأثیر میگذارد. به عبارت دیگر عوامل مذکور باعث میشود که راهبردها یا استراتژیهای بازاریابی متمایز و یا استراتژی توسعه انتخاب گردد. این استراتژیها پیامدهایی دارد؛ از جمله میتوان به توسعه اقتصادی و توسعه اجتماعی اشاره کرد. زمینه این استراتژیها توسعه مشارکت است که هویت برند مقصد در آن شکل میگیرد. در این میان نباید از متغیرهای مداخلهگری چون عوامل محیطی خرد و محیط کلان چشمپوشی کرد. تفاصيل المقالة