سرمایه رابطه ای: کلید موفقیت در دستیابی به مزیت رقابتی
محورهای موضوعی : مدیریت دانش
پرستو سلطانی
1
(دانشگاه شهید چمران اهواز)
سکینه شاهی
2
(دانشگاه شهید چمران اهواز)
یدالله مهرعلیزاده
3
(دانشگاه شهید چمران اهواز)
کلید واژه: سرمایه فکری, سرمایه انسانی, سرمایه رابطه ای, سرمایه ساختاری,
چکیده مقاله :
هدف از انجام این پژوهش، بررسی وضعیت سرمایه فکری و راهکارهای بهبود آن در یکی از سازمان¬های تابع وزارت نیرو بود. روش پژوهش، آمیخته تبیینی بود. در بخش کمی از روش پیمایشی و در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده شد. مشارکت کنندگان در بخش کمی کلیه کارکنان معاونت¬های سازمان بودند که 298 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه¬ای انتخاب شدند. در بخش کیفی، از روش نمونه¬گیری هدفمند استفاده شد و با 12نفر از مدیران باسابقه 15 سال به بالا، مصاحبه نیمه ساختمند صورت گرفت. ابزار این تحقیق، پرسشنامه و مصاحبه و تحلیل اسناد بود. در بخش کمی، از پرسشنامه استاندارد بونتیس استفاده گردید که پایایی آن در این پژوهش از طریق آلفای کرونباخ، 79/. بدست آمد. مصاحبه¬ها پس از پیاده سازی، از طریق کدگذاری باز و محوری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته¬های کمی نشان داد که میانگین نمرات پاسخ¬دهندگان در مورد وضعیت موجود شاخص¬های رابطه¬ای، انسانی و ساختاری از میانگین مورد انتظار بیشتر بوده است. همچنین یافته¬های کیفی حاکی از این است که شاخص¬های سرمایه¬ی رابطه¬ای و انسانی درسازمان از وضعیت نسبتا مطلوبی در سازمان برخوردارند. در نهایت راهکارهایی نظیر شناسایی استعدادهای کارکنان و استفاده بهینه از توانایی¬های آنها، داشتن برنامه مناسب برای جانشین¬پروری کارکنان و ایجاد یک سیستم جامع ارتباط با مشتریان ارائه شد.
The purpose of this study was to investigate the status of intellectual capital and its improvement strategies in one of the organizations affiliated to the Ministry of Energy. The research method was mixed- exploratory blend. The survey method in the quantitative part and content analysis in the qualitative section was used. Participants in quantitative part were all staff members of the organization, that 268 were selected randomly. In qualitative section, a purposeful sampling method was used and semi-structured interview was conducted with 12 managers by over 15 experiences. The instruments of this research were questionnaire, interview and analysis of documents. In quantitative part, the Bontistis standard questionnaire used. The reliability of this questionnaire obtained 0/79 by Cronbach Alpha. The interviews were analyzed by open and axial coding. Quantitative findings showed that the mean scores of respondents in relation to the existing status of human, structural and structural indicators were higher than expected average. Also, the qualitative findings indicate that the capital and human capital indicators in the organization have a relatively good status in the organization. Finally, suggested solutions such as: identifying staff talents and making the best, have a plan for train substitution, and create a comprehensive communication system.
1- اسکندری، ف. (1394). بهینه¬گزینی و افشای شاخص¬های سرمایه فکری مرتبط با آموزش در شرکت بهره ¬برداری نفت و گاز مارون اهواز. پایان¬نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه شهید چمران اهواز.
2- آقاجان¬زاده، ح. (1390). بررسی رابطه بین مدیریت دانش و سرمایه¬ی فکری در شرکت سهامی بیمه آسیا شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران.
3- حسینی، ش. (1389). تدوین الگوی بومی شاخصهای سرمایه فکری و اندازه گیری آنها در دانشگاه شهید چمران اهواز طی برنامه چهارم توسعه (1387-1384)، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی.
4- سعادت، س. (1393). بررسی سیاستها و استراتزی های سازماندهی آموزش مداوم در شرکت فولاد مبارکه استان اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه شهید چمران اهواز.
5- ستایش، م ح؛ کاظم نژاد، م. (1388). روش¬های اندازه¬گیری و گزارشگری خارجی سرمایه فکری. ماهنامهی حسابدار تهران. 24 (207)، صص. 63-58.
6- شرفی، م؛ عباس¬پور، ع. (1392). ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد در دانشگاه¬ها و موسسات آموزش عالی. دو ماهنامه راهبردهای آموزش در علوم پژشکی. 6 (2)، صص.81-76.
7- شفیعا، م ع؛ سهرابی، ب؛ رییسی، انانی و فقیه میرزایی، س. (1388). مدلی برای سنجش تحلیلی مولفه های سرمایه های فکری. زنجان: اولین کنفرانس بین¬اللملی مدیریت سرمایه¬های فکری.
8- عالم تبریز، ا؛ حاجی بابا، ع، و رجبی¬فرد، ا (1388). سرمایه فکری، اندازه¬گیری، افشاء، مدیریت. تهران: مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایران.
9- علوی، س ع؛ قرشی س ر. (1386). الگوی اندازه¬گیری سرمایه فکری در سازمان های ایرانی، فصلنامه اندیشه مدیریت، 1 (2).
10- قلیچ لی، ب؛ مشبکی، ا. (1389). نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد سرمایه فکري سازمان (مطالعه دو مورد شرکت خودروساز ایرانی). فصلنامه دانش مدیریت. 75(19)، صص.147-125.
11- مجتهد زاده، و؛ علوی طبری، س ح و مهدی¬زاده، م. (1389). رابطه سرمایه فکری (انسانی، رابطه¬ای، ساختاری) و عملکرد صنعت بیمه از دیدگاه مدیران. مجله¬ بررسیهای حسابداری و حسابرسی. دانشکده مدیریت دانشگاه تهران. 17 و60. 119-109.
12- نعمتی، م ع. (1384). مدیریت دانش و آموزش عالی: مفاهیم و رهیافت¬ها. ماهنامه¬ی آموزش عالی تهران، فروردین. 12، صص.19-14.
13- Bontis, N. Chun Wei Choo(2003). The strategic management of intellectual capital and organization knowledge, Oxford university press.
14-Cerchione, R. Esposito, E. (2017). Using knowledge management systems: A taxonomy of SME strategies. International Journal of Information Management, Volume 37, Issue 1, Part B, February 2017, Pages 1551-1562.
15-Chen (2004)”Measuring intellectual capital: a new model and empirical incompany annual reports Evidence from Malaysia” Journal of Intellectual Capital. Vo1. 5 No. 3, pp. 500-510.
16-Corcoles, Y. R. Santos Penalver, J. And Ponce, A. T. (2011). Intellectual capital in Spanish Public universities: stakeholders, information needs. Journal of Intellectual Capital. Vo1.1No.3, pp, 365-376.
17-Delgado-Verde, M.., Martín-de Castro, G. & Amores-Salvadó, J. (2016). “Intellectual capital and radical innovation: Exploring the quadratic effects in technology-based manufacturing firms”, Technovation, 54: 35- 47.
18- Diver, Sibyl . (2017). Negotiating Indigenous knowledge at the science policy-interface: Insights from the Xáxli’p Community Forest. Environmental Science & Policy, Volume 73, July 2017, Pages 1-11.
19-Gottschalk, P. (2005). Strategic knowledge management technology. Idea grope Publishing.
20- Martines, Isabele, (2009). « The importance of Intellectual Capital in Organization», Dissertation Abstract PH. D] university of Glomorgan Business School, Ponty pridd UK.
21-Marr, B (2005) “ Defining intellectual capital: a three-dimensional approach” Mnagement Decision vo1. 43No. 9, pp.
22-Olszewska, A. N. (2017). Research Issues Undertaken within Quality Management – Overview of Selected Literature and a Knowledge Map. Procedia Engineering, Volume 182, 2017, Pages 518-523.
23-Szafrański, M. (2017). Problem of Language Used to Describe Competences in the Management of Acceleration in the Creation of Knowledge Resources in Businesses. Procedia Engineering, Volume 182, 2017, Pages 679-686.
24-Unger, J. M; Rauch, A; Frese, M; Rosenbusch, N. (2011). "Human capital and entrepreneurial success: A meta-analytical review", Journal of Business Venturing, Vol. 26, pp: 341–358.
سرمایه رابطه ای: کلید موفقیت در دستیابی به مزیت رقابتی
پرستو سلطانی، کارشناس ارشد آموزش و بهسازی منابع انسانی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، (fouziyehsoltanii@yahoo.com) سکینه شاهی (نویسنده مسئول)، استادیار، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، (sshahi@scu.ac.ir) یدالله مهرعلیزاده، استاد دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز. (y_mehralizadeh@yahoo.com)
تاریخ دریافت:4/6/1398 تاریخ پذیرش:24/6/1399 |
این پژوهش با توجه به اهداف، پژوهشی اکتشافی- توصیفی است. از منظر پارادایم، تلفیقی است. برای گردآوری، تحلیل و ترکیب داده های کمّی و کیفی از روش تحلیل تاثیر متقابل استفاده شده است. با استفاده از روش مرور نظام مند از طریق تجزیه و تحلیل ادبیات پژوهشی، عوامل مرتبط با روندهای جهانی توسعه آموزش فنی شناسایی گردید. از نظر خبرگان آموزشی که مجموعه ای 30 نفری از متخصصان و خبرگان آموزش و پرورش رسمی فنی و حرفه ای، (دارای دیدگاه آینده پژوهانه و راهبردی، با نمونه گیری قضاوتی و هدفمند)، مهم ترین روند های جهانی توسعه آموزش فنی و حرفه ای احصا گردیده و با جمع بندی نظرات، تعداد 22 روند نهایی گردید سپس با روش تحلیل تاثیر متقابل، میزان تاثیر پذیری و تاثیر گذاری این روند ها برآورد شد. یافته ها نشان میدهد، متغیر های "جامعه شبکه ای "،"ایجاد چارچوب صلاحیت ملی "،"رویکرد شایستگی مداری" و "جمعیت" از مهمترین بازیگران تأثیرگذار بر وضعیت آرمانی آموزشی آینده هستند.
کلید واژه:
آموزش فنی و حرفه ای، رویکرد شایستگی مدار ، آینده پژوهی، تحلیل تاثیر متقابل
مقدمه
از آغاز سال 1990، همه شرکتهای جهان صحبت از مدیریت دانش میکردند. ارتقای مدیریت دانش ابزارهای جدیدی را برای عملکرد بهتر تسهیم دانش فراهم کرد. در این استا خیلی از سازمانها میلیونها دلار سرمایهگذاری کردند (سیوی1، 2000، به نقل ازحیدری و همکاران، 1392). امروزه مدیریت دانش فقط با فشار اقتصادی ایجاد نمیشود بلکه جنبه مهم مدیریت دانش، رفتار اثربخش افراد است (سافرانسکی2، 2017). در مدیریت دانش امروز، تأکید بر فعالیتهای عقلانی به جای بدنی و قدرت تفکر و تجزیه و تحلیل مسائل است (کرچیونه و اسپوسیتو3، 2017). هدف مدیریت دانش، کمک به سازمانها جهت ایجاد، تسهیم و استفاده دانش بهصورت مؤثرتر است (اولزوسکا4، 2017). مدیریت دانش مؤثر باعث اشتباهات کمتر، کار کمتر، استقلال بیشتر در زمان و مکان، سؤالات کمتر، تصمیمات بهتر، دوبارهکاری کمتر، روابط بهتر مشتری، خدمات بهتر و سودآوری بیشتر میشود (گوتچالک5، 2005).
در سالهای اخیر به موجب ظهور مرحله جدیدی از نظام اقتصادی جهان با عنوان اقتصاد دانشمدار، دانش سازمانی بهتدریج بهعنوان منبع اصلی اقتصاد شناختهشده است و موفقیت هر سازمانی بیش از آنکه به ارزش منابع فیزیکی، سرمایه و داراییهای ملموس و عینی آن وابسته باشد، به سرمایههای فکری سازمان بستگی دارد (دایور و سیبیل6، 2017). همچنین در اقتصاد دانشبنیان امروز، دانش بهعنوان عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر داراییهای نامشهود و فیزیکی از ارزش بیشتری برخوردار شده و بهعنوان مهمترین سرمایهای است که هر سازمان میتواند کسب نموده و آن را گسترش دهد.
انفجار دانش و ظهور عصر اطلاعات تأثیر زیادی بر فرهنگ جوامع و جهتدهی آن داشته و تأکید بر دانایی بیش از هر زمان دیگر جنبهی حیاتی به خود گرفته است (نعمتی، 1384). بهرغم اهمیت داراییهای مشهود (زمین، ماشینآلات و پول) در تولید کالا و خدمات در اقتصاد جدید، ارزش اقتصادی و ثروت اغلب از ایجاد، کاربرد و مدیریت سرمایه فکری و داراییهایی نامشهود ناشی میشود (سونیر7 و همکاران، 2007؛ نقل از ستایش و کاظم نژاد، 1388). از این رو، برای بهره مندی از این سرمایه ها، سازمانها باید نقش پیشگامانه ای را در این زمینه ایفا کنند (دایور و سیبیل، 2017). سازمانها منابع سرشاری از سرمایهی فکری هستند که در تهیه و به تصویر کشیدن نظامهای عرضه و تقاضای اطلاعات و هدایت کردن جریانهای فکری و اطلاعاتی جامعه نقش مؤثری ایفا میکنند. لازمهی بقاء سازمانها، آموزش کارکنان برای سازگاری با این تغییرات است. لذا، با توجه به اهمیت سرمایهی فکری، مدیران و رهبران سازمانها باید به شناسایی، اندازهگیری و مدیریت سرمایههای فکری سازمان خود پرداخته و در جهت ارتقاء و بهبود این داراییها بهطور مستمر تلاش نمایند (والتون8، 1999؛ به نقل از سعادت، 1393). از اینرو، توجه به سرمایههای فکری در سازمانها از اهمیت ویژهای برخوردار است و اکنون سازمانها به سرمایههای فکری بهعنوان مزیت رقابتی توجه میکنند.
تاکنون از سرمایه فکری تعاریف متنوعی ارائه شده است. براي درك بيشتر مفهوم سرمايه فكري، تعاريف مختلفي که در مورد آن ارائه شده است در جدول 1 آورده شده است. آنچه که صاحبنظران بر آن اتفاق نظر دارند این است که سرمایهی فکری، ارزش نامشهود یک سازمان را نشان میدهد. طبق تعریف کمیسون اروپا سرمایهی فکری ترکیبی از منابع و فعالیتهای نامشهودی است که یک سازمان را قادر به تبدیل یک مجموعه از منابع انسانی، مالی و مادی به سیستمی میکند که مستعد خلق ارزش برای سهام داران است (کمیسون اروپا، 2006).
جدول (1) تعاریف سرمایهی فکری (اسکندری، 1394)
نویسنده | تعریف |
---|---|
گالبرایت (1969) | سرمایهی فکری عبارت است از تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری سازمان. |
اسمیت (1994) | سرمایهی فکری عبارت است از کلیهی عواملی که در یک شرکت تجاری علاوه بر سرمایهی جاری و داراییهای مشهود وجود دارند. آنها عواملی در پس داراییهای مشهود و سرمایههای جاری هستند که موجب کار تجاری شده و علت اصلی قدرتی هستند که شرکت کسب کرده است. |
بروکینگ (1997) | سرمایهی فکری ترکیبی از داراییهای بازار، داراییهای انسانی، مالکیت فردی و داراییهای زیرساختی است. |
ادوینسون و مالون (1997) | سرمایهی فکری عبارت است از اطلاعات و دانش بهکاربرده شده برای کار کردن، جهت ایجاد ارزش. |
بونتیس (1998) | سرمایهی فکری ویژگیهای فکری را دارا است که میتواند در ارزش یک شرکت سهیم باشد. |
استوارت (1998) | سرمایهی فکری عبارت است از منابع و مواد فکری مانند دانش، اطلاعات، داراییهای فکری، تجربه که میتواند به منظور ایجاد ارزش مورد استفاده قرار گیرد. |
گرانستراند(1999) | سرمایهی فکری عبارت است از داراییهایی که به طور مستقیم با خلاقیت، دانش و هویت فردی ارتباط دارد. |
هاریسون، سالیوان (2000) | دانشی که میتواند به سود تبدیل شود. |
گو و لیو (2001) | داراییهای ناملموس به وسیلهی محرکهای ارزشیشان مانند تحقیق و توسعه، تبلیغات، فناوری اطلاعات، هزینههای سرمایهای و کاربردهای منابع انسانی تعریف میشوند. |
بونتیس و همکاران (2002) | سرمایهی فکری، نشاندهندهی سهم دانشی است که در سازمان در یکزمان مشخص وجود دارد. |
پابلوس (2003) | یک تعریف گسترده از سرمایهی فکری بیان میکند که تفاوت بین ارزش تجاری شرکت و ارزش دفتری آن وجود دارد.سرمایهی فکری، منابع دانشبنیانی هستند که در کسب مزایای رقابتی پایدار برای شرکت نقش دارند. |
راستوگی (2003) | سرمایهی فکری ظرفیت فرا سطحی یا جامع شرکت برای هماهنگی، ساماندهی و بهکاربرده این منابع دانش برای ایجاد ارزش در پی گیری چشمانداز آینده مدنظر قرار گیرد. |
مارتیسن و همکاران (2003) | سرمایهی فکری شامل مواردی مانند کارکنان، مشتریان، فناوری اطلاعات، کار مدیریتی و دانش میباشد. سرمایهی فکری نمیتواند کنار گذاشته شود چون صرفاً مکانیسمی را فراهم میکند که به داراییهای مختلف اجازه میدهد تا به همدیگر فرآیندهای تولیدی شرکت را ضمانت کنند. |
مار و اسچیوما (2004) | سرمایهی فکری را مجموعهای از داراییهای دانشی که متعلق به یک سازمان است تعریف میکنند که موجب افزایش ارزش سرمایههای سازمان میشود و وضعیت سازمان را در مقایسه با رقبا بهبود میبخشد. |
پابلوس (2004) | سرمایهی فکری شامل تمامی منابع دانشمحوری است که برای سازمان ارزش تولید میکند، ولی در صورتهای مالی وارد نمیشود. |
سابرامانیام،یوندت (2005) | سرمایهی فکری مجموع تمامی دانش شرکت که برای ایجاد مزیت رقابتی مورد استفاده قرار میگیرد. |
رید و همکاران (2006) | قابلیتهای اساسی از نامشهودها که به شرکت اجازه ایجاد و حفظ مزیت رقابتی را میدهد. |
اتحادیهی اروپا (2006) | سرمایهی فکری ترکیبی از منابع و فعالیتهای نامشهود است که به یک سازمان اجازه میدهد به تغییر یک دسته از منابع مالی، مادی و انسانی در سیستمی بپردازد که قادر به خلق ارزش برای سهامداران است. |
آلاما (2008) | مجموعهای از منابع ناملموس و امکاناتی که سازمان مالک آن است یا به وسیلهی آن کنترل میشود. |
کابرینا و بونتیس (2008) | داراییهای دانشی که قابلیت تبدیلشدن به ارزش را دارد و ماهیت ایجاد و حمایت از ارتباط بین مجموعههای خبرگی، تجارب و قابلیتهای درونی و بیرونی سازمان رادار است. |
چنگ و همکاران (2008) | نشاندهندهی داراییهای نامشهود مرتبط بادانش که در سازمان جمع شده است. |
هسو و فنگ (2009) | جمع قابلیتهای دانش، فرهنگ، راهبردها، فرآیندها، مالکیت فکری و شبکههای ارتباطی سازمان که ایجاد ارزش یا مزیت رقابتی نموده و به سازمان در دستیابی به اهدافش کمک میکند. |
استنکامپ و هوکس (2011) | سرمایهی فکری شامل دانش افراد، خلاقیت، شهرت سازمان، ظرفیتهای سازمانی، روابط با مشتریان، عرضهکنندگان، فناوری اطلاعاتی و غیره میباشد. |
با توجه به تعاریف ارائه شده ازسرمایه فکری، میتوان بیان کرد که سرمایه فکری یک دارایی غیر ملموس و غیر پولی اما دارای ارزش است و میتواند منافع و مزایایی را در آینده به همراه داشته باشد و به سازمانها امکان ایجاد و حفظ مزیت رقابتی بدهد. سرمايه فكري از نگاه مديريتي، مجموع سرمايه انساني و ساختاري نظير دانش، تجربه كاربردي، فناوری سازماني، روابط و مهارت های تخصصي است كه با خلق مزيت رقابتي، حيات سازمان در بازار را به ارمغان میآورند. " استوارت" اعتقاد دارد، سرمايه فكري مجموعهای از دانش، اطلاعات، داراییهای فكري، تجربه، رقابت و يادگيري سازماني است كه میتواند براي ايجاد ثروت به كار گرفته شود. در واقع سرمايه فكري، تمامي كاركنان، دانش سازماني و تواناییهای آن را براي ايجاد ارزشافزوده در برمی گيرد و باعث منافع رقابتي مستمر میشود. سرمایه فکری مجموع تمام داراییهای دانشی شرکت در نظر گرفته میشود که شرکتها برای دستیابی به مزیت رقابتی از آنها استفاده میکنند (دلگادو، مارتین و آمورس 9، 2016).
تحلیل طبقهبندیهای انجام شده در مورد سرمایه فکری نشان میدهد که در مجموع، سرمایه فکری دارای سه جزء اساسی بهم وابستهی سرمایه انسانی، سرمایهی ساختاری و سرمایهی اجتماعی یا رابطه ای است که به عنوان مؤلفههای تشکیل دهندهی سرمایه فکری پذیرفته شده است. در ادامه به توضیح هر یک پرداخته می شود:
1. سرمایه انسانی10: سرمایه انسانی تحت عنوان دانش فردی، مهارتها، تواناییها و تجارب موجود در کارکنان یک سازمان برای خلق ارزش و حل کردن مسائل کسب وکار تعریف شده است (نورما11، 2005). بیشتر نظریهپردازان که سرمایهی انسانی را هدف تحقیق خود قرار داده اند آن را در سطح فردی در نظر گرفته و به نوعی آن را ترکیبی از دانش، مهارت، هوش و استعداد افراد دیدهاند. سرمایهی انسانی، پایهی سرمایه فکری و عنصر اساسی در اجرای وظایف آن محسوب میشود که شامل دانش، مهارت و توانایی کارکنان در حل مشکلات سازمان است (چن12 و همکاران؛ به نقل از حسینی، 1389). سرمایه انسانی نشاندهنده موجودی دانش فراگرفته شده افراد یک سازمان است. این سرمایه از طریق شایستگی، نگرش، چالاکی فکری افراد، مهارتها و توانایی حل مسئله، ایجاد میشود و همچنین منبعی مهم برای نوآوری و بازآفرینی در یک شرکت محسوب میشود (آنجر13 و همکاران، 2011). درمجموع میتوان گفت سرمایهی انسانی، اساس سرمایهی فکری را تشکیل میدهد و یک جزء اصلی اولیه برای اجرای فعالیت های سرمایهی فکری بهحساب میآید. سرمایهی ساختاری و سرمایهی نوآوری به سرمایهی انسانی وابسته هستند. بهعبارتدیگر، از یک طرف، میتواند دانش را از طریق تبدیل به سه سرمایهی دیگر به ارزش بازار تبدیل نماید و از طرف دیگر، سرمایهی انسانی، شکلهای عملیاتی سه سرمایهی دیگر را تعیین میکند (اسکندری، 1394).
2.سرمایه ساختاری14: سرمایهی ساختاری اشاره به ساختارها و فرآیندهای موجود در درون یک سازمان دارد که کارکنان از آنها استفاده کرده و از این طریق دانش و مهارت هایشان را بکار میگیرند (ورگواون15 و همکاران، 2005؛ به نقل از عالم تبریز، رجبی فرد و باباعلی، 1388). سرمايهی ساختاري و سرمايهی انساني در تعامل با یکدیگر به سازمانها كمك میکنند كه بهطور هماهنگ سرمايهی مشتريان را شكل و توسعه داده و به کار گیرند. در اهمیت سرمایهی ساختاری میتوان اذعان داشت که حتی اگر یک سازمان سرمایهی انسانی نیرومندی داشته باشد، بدون یک سرمایهی ساختاری کارآمد به یک موقعیت پایدار در کسبوکارش نخواهد رسید. فرهنگ را نیز بایستی از مهمترین اجزای سرمایهی ساختاری دانست، بهگونهای که از این شاخص بهصورت برجستهای در اکثر مدلهای اندازهگیری سرمایههای فکری یاد شده است.
3. سرمایه رابطهای16 (اجتماعی17–مشتری): در نحوهی نگرش تئوریهای موجود در رابطه با سرمایهی اجتماعی تفاوت وجود دارد. بوردیو18 (1985) خاستگاه سرمایهی اجتماعی را ارتباط میان افراد موجود در یک گروه یا دستهی خاص میداند. درحالیکه ارتباطات میان افراد بهعنوان یک فاکتور کلیدی معرفیشدهاند اما سطحی که این ارتباطات موردنظر میباشد بهطور گستردهای با مطالعات دیگران متفاوت است. سرمایهی اجتماعی جزئی اساسی از سرمایهی فکری محسوب شده و عبارت است از ارزش جاسازیشده و موجود در کانالهای بازاریابی و ارتباطاتی که از آن طریق شرکتها کسبوکارشان را هدایت میکنند. این سرمایه در مقایسه با سرمایهی انسانی و ساختاری در تحقق ارزشهای شرکت اثر مستقیمتری داشته و عاملی بسیار حیاتی محسوب میشود (چن، 2004). روس و همکاران سرمایهی رابطهای را عبارت از ارتباط مابین سازمان و سهامداران خارجی و همینطور داشتن ارتباط حسنه با تأمینکنندگانش میداند (مار19، 2005).
سرمایهی رابطهای که به آن سرمایهی مشتری هم گفته میشود شامل دانش موجود در همهی روابطی است که سازمان با مشتریان، رقبا، سهامداران، انجمنهای تجاری و یا دولت برقرار میکند (اندرسون20، 2005 ؛ به نقل از اسکندری، 1394). بهطورکلی، سرمایهی رابطهای برای یک سازمان اهمیت دارد؛ زیرا با ارتباط دهی سرمایهی انسانی و سرمایهی ساختاری با سایر ذی نفعان خارجی مانند یک عنصر افزایش دهندهی ارزشآفرینی برای سازمان عمل میکند ( شفیعا و همکاران، 1388). رشد سرمایهی رابطهای به حمایت از سرمایهی انسانی وسرمایهی ساختاری بستگی دارد. به طورکلی سرمایهی رابطهای به عنوان یک پل و واسطه در فرآیند سرمایهی فکری عمل میکند و عامل تعیینکنندهی مهمی در تبدیل سرمایهی فکری به ارزش و در نتیجه عملکرد کسب وکار سازمان است (چن و زو21، 2004؛ نقل از قلیچ لی و مشبکی، 1385). تمایز برقرار شده میان سرمایهی رابطهای و سرمایهی ساختاری و انسانی به سبب تأثیری است که سرمایهی رابطهای بر ارزش سازمانی میگذارد (خاوندکار و متقی، 1388).
در داخل کشور، پژوهشهایی در رابطه با سرمایهی فکری انجامشده است که در ادامه بهاختصار به گزارش آنها پرداخته می شود. قلیچ لی و همکارانش (1385) به بررسی نقش سرمایههای فکری در ایجاد مزیت رقابتی پرداختند. در این مطالعه سرمایههای فکری به سرمایههای رابطهای، ساختاری و انسانی تقسیم شد و مزیت رقابتی در سازمان موردمطالعه کیفیت، طراحی، پشتیبانی، تصویر و قیمت در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد بین سرمایههای فکری و مزیت رقابتی همبستگی مثبت وجود دارد. علوی و قریشی (1386) در مطالعه خود به ارائهی الگوی اندازهگیری سرمایههای فکری در سازمانهای ایرانی پرداختند. در این مطالعه، شاخصهای مشتریان، فناوری اطلاعات، کارکنان مالی، تحقیق و توسعه، سلامت جام