تبیین و سنجش مؤلفههای مؤثر بر نظام پنهان فضایی در خانههای اواخر قاجار و اوایل پهلوی در بهبهان
محورهای موضوعی : مفاهیم بنیادین در شهرسازی و معماری اسلامی
ماهرخ موسوی نسب
1
(دانشجوی دکتری، گروه معماری، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز)
ویدا تقوایی
2
(دانشیار، گروه ساختمان و معماری، دانشگاه فنی و حرفه ای، تهران، ایران )
محمدابراهیم مظهری
3
(استادیار، گروه معماری، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران. )
کلید واژه: نظام پنهان فضایی, نقشه پنهان, مسکن سنتی, بهبهان,
چکیده مقاله :
خانه بهعنوان تجلیگاه فرهنگ ساکنان آن، نظام فعالیتی، ارزشها و الگوهای رفتاری آنان را مینمایاند. پژوهش حاضر با هدف شناخت نقشه پنهان مسکن سنتی بهبهان و تبیین مؤلفههای مؤثر بر آن، به سنجش میزان تأثیر متغیرها و وزنیابی آنها نسبت به هم خواهد پرداخت. روش پژوهش با تکنیکی آمیخته شامل روشهای توصیفی و تحلیل محتوا در بخش نظری و تاریخی و همبستگی و علیمقایسهای به صورت میدانی در بخش مطالعات موردی است. در گام اول، پرسشنامههایی محققساخته با توجه به حجم نمونه در اختیار ساکنین 30 خانه در بافت مسکونی سنتی بهبهان جهت تحلیل آمارههای توصیفی که به وسیله نرم افزار SPSS تحلیل میشوند؛ قرار میگیرد. در گام بعدی، مصاحبههایی برگرفته از سؤالات پژوهش از جامعهای 10 نفره از کارشناسان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، تدوین و با تحلیل آنها آمارههای استنباطی استخراج میگردد. سپس، به مقایسه امتیازات پرسشنامهها و مستندات پل- چهارراه و بارانداز بودن بهبهان پرداخته میشود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اقتضائات معیشتی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از جغرافیای منطقه و ارتباطات با تجار و اغیار، بر وزن مؤلفههای نظام فضایی خانههای سنتی بهبهان تأثیر گذارده است. این امر در جهتگیری خانهها و شکلگیری اجزای نظام فضایی با مقاصد معیشتی، قابل رویت است.
Home as a manifestation of its residents’ culture displays different life methods, activity systems, values, and behavioral patterns. The present study aims to express the criteria and impact rate and weighing of each of them concerning each other by the realization of the effective components on the hidden map of Behbahan traditional housing. The research method with a mixed technique consists of descriptive methods and content analysis in the theoretical part and correlational and causal comparison in the field research in the case studies part. In the first step, the questionnaires were given to the residents of 30 houses in the traditional residential context of Behbahan in order to analyze the descriptive statistics that were analyzed by SPSS software. In the next step, interviews based on research questions will be compiled from a population of 10 experts who were selected by the snowball method, and inferential statistics will be extracted by analyzing them. Then the scores of questionnaires, bridge-crossroads documents, and being a Behbahan quay are compared. The research results indicate that the subsistence, cultural and social requirements caused by the region's geography and communication with merchants and others have influenced the weight of the spatial order components of Behbahan's traditional houses. This case can be seen in the orientation of houses and the formation of spatial order components with subsistence purposes.
ابن حوقل، محمد بن حوقل (1317) صوره الارض.
بیروت، دار صادر- افست لیدن.
اردلان، نادر و لاله بختیار (1380) حس وحدت، سنت عرفانی در معماری ایرانی، ترجمه حمید شاهرخ، اصفهان، خاک.
استرنج، گای لو (1337) جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، بینالنهرین، ایران و آسیای مرکزی از زمان فتوحات مسلمین تا ایام تیمور، ترجمه محمود عرفان، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
اصطخری، ابراهیم بن محمد (1368) مسالک و ممالک، به اهتمام ایرج افشار، چ 3، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
آصفی، مازیار و الناز ایمانی (1395) «بازتعریف الگوهای طراحی مسکن مطلوب ایرانی- اسلامی معاصر با ارزیابی کیفی خانههای سنتی»، پژوهشهای معماری اسلامی، جلد 4، شماره 2، صص 56-73.
باقری، محمد، عیسی حجت و مینا دشتی (1394) «ارزیابی تحول زبان الگو در معماری مسکن، بررسی موردی: خانههای دوره قاجار و مسکن معاصر در شهر زنجان»، نامه معماری و شهرسازی، دوره 7 (4)، صص 141-156.
پوردیهیمی، شهرام (1390)، «فرهنگ و مسکن»، مسکن و محیط روستا، شماره 134، صص 3-18.
تقوائی، ویدا (1386) «نظام فضایی پنهان معماری ایرانی و ساختار آن»، نشریه هنرهای زیبا، 30، 43-52.
--------- (1394) از مبانی نظری تا مبانی نظری در هنر و معماری، تهران، دانشگاه فنی و حرفهای.
تقیزاده، علیرضا و تقوائی، ویدا (1398) «محوربندی فضایی، سیر تجلی وحدت در کثرت در معماری خانههای سنتی شوشتر (مطالعه موردی: خانه امین زاده و خانه گازر) »، هویت شهر، 13 (40)، صص 91-108.
جیهانی، محمد (1368) اشکال العالم، ترجمه علی بن عبد السلام کاتب، به کوشش فیروز منصوری، چ 1، مشهد، آستان قدس.
دوبد، بارون (1388) سفرنامه لرستان و خوزستان، ترجمه محمد حسین آریا، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، لوح فشرده.
راپاپورت، آموس (1392) انسانشناسی مسکن، ترجمه خسرو افضلیان، چاپ دوم، مشهد، کتابکده کسری.
رایگانی، ابراهیم، موسوی کوهپر، سید مهدی، نیستانی، جواد (1394) «واکاوی عوامل مؤثر بر ویرانی ارجان پس از چندین قرن رونق و شکوفایی»، فصلنامه علمی-پژوهشی تاریخ اسلام و ایران، شماره 28، صص 62-41.
رهروی پوده، ساناز و سمر حقیقی بروجنی (1400) «بررسی عوامل مؤثر در چیدمان پلانی فضاهای خانههای تک حیاط شهر اصفهان (مطالعه موردی: خانههای ساخته شده قبل از 1300 هجری شمسی)»، مجله معماری اقلیم گرم و خشک، شماره 14، صص 137-158.
سعادتی وقار، پوریا، ضرغامی، اسماعیل و قنبران، عبدالحمید (1398) «واکاوی تعامل بین گونههای شکلی مسکن سنتی و ارتباطات فضایی با استفاده از ابزار نحو فضا (نمونه موردی: خانههای سنتی کاشان) »، مطالعات معماری ایران، 8 (16)، صص 153-180.
فاضلی، نعمت الله (1387) «مدرنیته و مسکن (رویکردی مردم نگارانه به مفهوم خانه سبک زندگی روستایی و تحولات امروزی آن) »، مجله علوم اجتماعی، تحقیقات فرهنگی ایران، سال اول، شماره 1، صص 25-63.
فریدونزاده، حسن (1397) هنجار شکلیابی مسکن روستایی (مورد پژوهی: اقلیم سرد و کوهستانی استان اردبیل) رساله دکتری رشته معماری، پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر.
گروت، لیندا و دیوید وانگ (1392) روشهای تحقیق در معماری، ترجمه علیرضا عینیفر، تهران، دانشگاه تهران.
گیفورد، رابرت (1377) روانشناسی محیطهای مسکونی، مترجم وحید قبادیان، معماری و فرهنگ، شماره 2 و 3.
لطیفی، محمد و محمدجواد مهدوینژاد و داراب دیبا (1399) «منطق اجتماعی فضا در مسکن بومی قاجار اصفهان»، مطالعات جامعه شناختی شهری، 37، صص 102-128.
مداری، ابراهیم و علی کیکاووسی (1381) نگاهی به توانهای گردشگری بهبهان، تهران، مرکز فرهنگی انتشاراتی ایتا.
مزینانیان، بهاره و ژاله صابرنژاد و محسن دولتی و نیلوفر نیک قدم (1401) «تبیین برهم کنش عوامل اقلیمی و فرهنگی در شکلگیری حیاط خانههای سنتی شهر همدان»، مطالعات محیطی هفت حصار، 41، صص 108-87.
مسائلی، صدیقه (1386) نقشه پنهان در مسکن سنتی کویری ایران، رساله دکتری رشته معماری، دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا.
------------ (1388) «نقشه پنهان به مثابه دستآورد باورهای دینی در مسکن سنتی کویری ایران»، نشریه هنرهای زیبا، شماره 37، صص 27- 38.
------------ (1390) «مسکن خرمشهر از الگوی بومی تا ضوابط طراحی»، نشریه هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی، دوره 3 (45)، صص61- 74.
مفتخر، زهرا، مومنی، کوروش و دیدهبان، محمد (1400) «تناسبات حیاط خانههای سنتی شهر بهبهان (دوره قاجار و پهلوی اول) »، پژوهشهای معماری اسلامی، 9 (2)، صص 61-84.
مقدسی، محمدبن احمد (1361) احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان.
موسوی نسب، ماهرخ، تقوائی، ویدا و مظهری، محمدابراهیم (1400) «تحلیل الگوی اندرونی- بیرونی به مثابه نظام پنهان فضایی با استفاده از روش نحو فضا در خانههای اواخر قاجاریه و اوایل پهلوی در بهبهان»، فصلنامه علمی کارافن، 18 (4)، صص 375-393.
مهندسین مشاور مادشهر (1388) گزارش مطالعات و مستند نگاری بافت تاریخی بهبهان.
ناصرخسرو (1381) سفرنامه ناصرخسرو، چاپ هفتم، تهران، زوار.
Baydar, G (2004) “The Cultural Burden of Architecture”, Journal of Architectural Education: 9.
Hauge, A. L (2009) Housing and Identity: The Meaning of Housing in Communicating identity and its influence on self-perception, PhD thesis, Norwagian University of Science and Technology; Trondheim.
Jones, E. H (2007) Spaces of Belonging: Home, Culture and Identity in 20th Century French, Amsterdam: Rodopi.
Mazinanian, B. Sabernejad, J. Dolati, M. Nikghadam, N (2022) “The Influence of Culture in the Body of Traditional Courtyards of Hamedan Based on Data Theory”, Space Ontology International Journal (SOIJ), 11 (1): 33-43.
فصلنامه علمي «مطالعات شهر ایرانی- اسلامی»
شماره پنجاهم، زمستان 1401: 101-85
تاريخ دريافت: 06/03/1402
تاريخ پذيرش: 15/08/1402
نوع مقاله: پژوهشی
تبیین و سنجش مؤلفههای مؤثر بر نظام پنهان فضایی
در خانههای اواخر قاجار و اوایل پهلوی در بهبهان1
ماهرخ موسوینسب2
ویدا تقوائی3
محمد ابراهیم مظهری4
چکیده
خانه بهعنوان تجلیگاه فرهنگ ساکنان آن، نظام فعالیتی، ارزشها و الگوهای رفتاری آنان را مینمایاند. پژوهش حاضر با هدف شناخت نقشه پنهان مسکن سنتی بهبهان و تبیین مؤلفههای مؤثر بر آن، به سنجش میزان تأثیر متغیرها و وزنیابی آنها نسبت به هم خواهد پرداخت. روش پژوهش با تکنیکی آمیخته شامل روشهای توصیفی و تحلیل محتوا در بخش نظری و تاریخی و همبستگی و علیمقایسهای به صورت میدانی در بخش مطالعات موردی است. در گام اول، پرسشنامههایی محققساخته با توجه به حجم نمونه در اختیار ساکنین 30 خانه در بافت مسکونی سنتی بهبهان جهت تحلیل آمارههای توصیفی که به وسیله نرم افزار SPSS تحلیل میشوند؛ قرار میگیرد. در گام بعدی، مصاحبههایی برگرفته از سؤالات پژوهش از جامعهای 10 نفره از کارشناسان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، تدوین و با تحلیل آنها آمارههای استنباطی استخراج میگردد. سپس، به مقایسه امتیازات پرسشنامهها و مستندات پل- چهارراه و بارانداز بودن بهبهان پرداخته میشود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اقتضائات معیشتی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از جغرافیای منطقه و ارتباطات با تجار و اغیار، بر وزن مؤلفههای نظام فضایی خانههای سنتی بهبهان تأثیر گذارده است. این امر در جهتگیری خانهها و شکلگیری اجزای نظام فضایی با مقاصد معیشتی، قابل رویت است.
واژههای کلیدی: نظام پنهان فضایی، نقشه پنهان، مسکن سنتی، بهبهان
مقدمه
اقوام دارای رفتار و آرمانهای متفاوت، محیطهای متنوعی را به وجود میآورند. این پاسخها از نقطهای به نقطه دیگر تغییر میکند و علت این تغییر، نقش عوامل مختلف در چگونگی اثرگذاری فاکتورهای اجتماعی، فرهنگی، آیینی، اقتصادی و کالبدی میباشد. مسکن به دلیل ارتباط پیوسته با زندگی انسانها بیشترین ظرافت را در سازماندهی فضا داشتهاست. لذا مسکن در راستای رشتهای مقاصد پیچیده به وجود آمده (راپاپورت، 1392: 82) و به صورت مجموعهای از انطباق پذیریها میباشد که انسان با محیطهای جغرافیایی و فرهنگی ایجاد میکند (Baydar, 2004: 19). درک سازمان فضایی خانههای سنتی و یافتن مؤلفههای مؤثر بر نظام پنهان فضایی در بستر مکانی- زمانی آنها، امری ضروری برای حفظ ریشههای فرهنگی جوامع میباشد و میتواند در آینده در جهت احیا و تداوم الگوی سکونت حاصل از آن با در نظرگرفتن تحولات ایجاد شده در شیوه زندگی ساکنین، مؤثر باشد. بر اساس منابع تاریخی و شواهد باستانشناختی، بهبهان واقع در دو مسیر برون منطقهای خوزستان به فارس و خوزستان به اصفهان بوده است. همچنین استانهای فارس و خوزستان از طریق این شهر به بصره و بغداد مربوط میشدند (ابن حوقل، 1317: 2/258؛ جیهانی، 1368: 107؛ اصطخری، 1368: 95). به دلیل موقعیت سوقالجیشی منطقه از یکسو و قرارگیری بر سر شاهراه ارتباطی بصره به هندوستان، این منطقه بهصورت بارانداز و استراحتگاه کاروانهای تجاری بوده است. بافت مسکونی تاریخی شهر بهبهان به عنوان یکی از ارزشمندترین میراث کالبدی شهر، طی گذشت زمان، آسیبهای فراوانی دیده و بخشهای زیادی از آن تخریب گردیده یا خالی از سکنه شده است.
هدف کلی مقاله حاضر را میتوان تبیین مؤلفهها و معیارهای مؤثر بر نظام پنهان فضایی و میزان تأثیر و وزنیابی هر یک از آنها نسبت به یکدیگر در بستر حوزه تحقیق دانست. برای پرداختن به اصل مسئله تحقیق یعنی یافتن مؤلفههای مؤثر بر نظام پنهان فضایی مسکن، میتوان به زمینههای روی دادن آن توجه نمود تا به شناخت بیشتری از آن دست یافت. توجه به قرارگیری بهبهان در مسیرهای ارتباطی و تبدیل شدن به بارانداز کاروانهای تجاری و شناسایی تأثیرات ارتباطات با تجار و اغیار بر نظام پنهان فضایی در خانههای سنتی بهبهان، تاکنون کمتر مورد پژوهش علمی و هدفمند بوده و این کمبود، ضرورت انجام پژوهش حاضر را تبیین میکند. تحقیق در حوزه این مفاهیم متضمن شناخت شاخصها و مؤلفههای معماری است. البته رسیدن به این هدف بدون نگاه به گذشته و واکاوی ارزشها و مؤلفههای ثابت امری ناممکن است. به این منظور ابتدا به مطالعات در حوزه مسکن سنتی و نظام فضایی و تدقیق در مستندات مرتبط با بستر مطالعاتی این تحقیق، پرداخته خواهد شد. سپس با توجه به مبانی نظری و مؤلفههای مورد تاکید در این مطالعات که بر نظام فضایی مسکن تاکید دارند، به استخراج مؤلفههایی پرداخته خواهد شد که در گام اول، پوشش مناسب و خوبی نسبت به مسکن داشته باشند و در گام دوم، قابل سنجش و ارزیابی باشند. در مرحله بعدی بر اساس معیارهای مستخرج از چارچوب نظری، میزان تأثیر این معیارها نسبت به یکدیگر به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه بررسی میشود. بر اساس نتایج حاصل از تحلیلهای انجام شده، میتوان به منطق شکلگیری فضاهای مختلف پی برده و در آینده به ضوابط و معیارهایی جهت طراحی مسکن جدید بر پایه الگوی گذشته و با در نظر گرفتن تحولات ایجاد شده در شیوه زندگی دست یافت.
نقشه پنهان یا نظام فضایی، به عنوان حلقه واسط وجه ملموس و غیر ملموس معماری، سازمانیافتگی و الگوی فضایی است که بایدها و نبایدهای الگوهای حرکت و زندگی را نیز فراهم میساخته است (تقوائی، 1394: 169). معماری با تجسم بخشیدن به ارزشها، نقشه پنهان و نظام فضایی را که در آن زندگی و حرکت صورت میگیرد، به منصه بروز میرساند. برای بازخوانی نقشه پنهان معماری مسکونی باید ابتدا ساختارهای بنیادی مسکن در بستر تاریخی- جغرافیایی مورد نظر، بررسی شود که در بخش پیشینه تحقیق به آن پرداخته خواهد شد. با توجه به تخریب قسمتهای زیادی از بافت مسکونی بومی بهبهان، نیاز به برداشت پلانها و نقشههای خانههای موجود، حفظ و تحلیل یافتهها و به دست آوردن روابط فضایی، الگوهای اصیل و مفاهیم نهفته در آنها، ضرورت مییابد. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ویژگیهای جغرافیایی- تاریخی و فرهنگی بهبهان بتواند به سه سؤال اصلی این پژوهش یعنی «نظام پنهان فضایی مسکن سنتی بهبهان چیست؟ این نظام تحت تأثیر چه مؤلفههایی قرار گرفته و میزان تأثیر این مؤلفهها و وزنیابی آنها نسبت به یکدیگر چگونه است؟» پاسخ دهد.
پیشینه تحقیق
این بخش پژوهش ابتدا با بهره بردن از دادههای باستانشناختی و منابع نوشتاری کهن، به بررسی مستندات تاریخی در زمینه خصوصیت «پل- چهارراه بودن» شهر بهبهان، راههای درون و برون منطقهای به عنوان زیر بنای توسعه تجارت و رونق اقتصادی، ارتباطات با اغیار و تأثیرات این رابطه بر چیستی و چگونگی نظام فضایی خانههای بهبهان میپردازد. در این راستا، ابتدا به ویژگیهای تاریخی و جغرافیایی این منطقه و هسته اولیه آن یعنی شهر تاریخی ارجان پرداخته میشود. بر اساس مطالعات تاریخی و مستندات باستانشناختی، منطقه مورد مطالعه پژوهش حاضر، در مرز میان فارس و خوزستان قرار گرفته و اهمیت آن به سبب موقعیت جغرافیایی و مسیرهای ارتباطی- تجاری بوده است. پس از حملات ویرانگر اسماعیلیان، زلزله، قحطی و ویرانی پلهای دوگانه شهر ارجان و عدم عبور و مرور، ساکنان آن به بهبهان در نزدیکی ارجان، کوچ کردند. درنهایت، تمامی فعالیتهای کشاورزی، تجاری و حتی مسیر جادههای ارتباطی به شهر بهبهان منتقل گردید (رایگانی و همکاران، 1394: 56). ارجان در ابتدای دو مسیر مهم ارتباطی با بغداد قرار داشته و استانهای فارس و خوزستان از طریق شهر ارجان و با راه بصره به بغداد مربوط میشدند (ابن حوقل، 1317) و (اصطخری، 1368) (شکل 1). شهر بهبهان به سبب واقع بودن بر سر راه سرزمین عراق و پارس و نیز برخورداری از بنادر مشهوری چون مهروبان (دیلم کنونی)، گناوه و سینیز (بندر امام حسن کنونی) از مراکز مهم بازرگانی به شمار میرفت و این ناحیه و شهر آن، انبار فارس و عراق و بارانداز خوزستان و اصفهان بود (مقدسی، 1361: 421-425)، چنانکه ناصرخسرو نیز در سفرنامهاش مینویسد که این شهر برای همه کسانی که از طریق دریا به خوزستان سفر میکردند و از بصره به خوزستان، فارس و اصفهان میآمدند (ناصر خسرو، 1381: 163-164)، اهمیت بسیاری داشته است.