توسعهي تعاملات نهادهای علمی و صنعتی براساس نظام ملي نوآوري
محورهای موضوعی :
حجت اله حاجي حسيني
1
(سازمان پژوهش هاي علمي و صنعتي ايران. تهران،ايران)
مهدی محمدی
2
(دانشگاه علامه طباطبایی)
فرهاد عباسی
3
(سازمان پژوهش¬های علمی و صنعتی ایران)
کلید واژه: نهادهاي علمي, بنگاههاي صنعتي, کانال¬های تعاملی, نهادهای انگیزشی, نظام ملی نوآوری,
چکیده مقاله :
برقراري و تقويت روابط میان نهادهاي علمی و بنگاههاي صنعتی از مهم ترین موضوعات سیاست گذاری نوآوری در کشورهای مختلف است. ایجاد و تقويت اين ارتباطات، زمینه ايجاد، انتقال و انتشار و بهرهوري از ذخاير دانش در سطح نظام ملی نوآوری را فراهم می-سازد. در كشورهاي مختلف، مکانیزم های رسمی و غیررسمی مختلفی برای ارتباط میان بخش های علمی و صنعتی استفاده ميشود كه ميتوان از تجارب آنها برای ایجاد این ارتباطات در كشور الگوبرداري کرد. در مقاله حاضر، تجارب نهادهای برخي از كشورها که مرتبط با ایجاد ارتباط بخش علمی (دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی) و بخش صنعتی و کمک به تجاری سازی دستاوردهای تحقیقاتی و گسترش شرکت های دانش بنیان میبا شند، مورد تحليل قرار گرفته و در نهايت مدلی مفهومی برای شناخت و ارزیابی تعاملات بخش های علمی و صنعتی ارایه شده است. چارچوب پیشنهادی این مقاله می تواند تبیین کننده ابعاد مختلف ایجاد ارتباط بخشهای علمی و صنعتی باشد.
Establishing and strengthening the relation between academic institutions and industrial enterprises has become the most important challenge for innovation policy in different countries. From the national innovation system perspective, establishing and enhancing the mentioned relations will contribute for creation, transfer, diffusion and utilization of knowledge resources. In different countries, formal and informal mechanisms are used to establish the relationship among the different scientific and industrial sectors which these experiences can be advantaged for our country. In this paper, the experiences of some other countries are analyzed regarding to promote the relations between the scientific institutions comprise the universities and research centers and the industrial sector
1. عباسی، فرهاد و حاجی¬حسینی، حجت¬اله، تحليل استراتژى جستجوى نوآورى بنگاههاى صنعتى ايران در تعامل با نهادهاى علمي، فصلنامه پژوهش و برنامه ريزي در آموزش عالي، سال پانزدهم، شماره 1 (پياپي 51)، بهار 1388.
2. Dahlman C.J, Technology Strategy in East Asian Developing Countries, Journal of Asian Economics, No.5, pp 541-572, 1994.
3. Freeman C., Technology Policy and Economic Performance: Lessons from Japan, Pinter, London, 1987.
4. Guinet, J., et al., Benchmarking Industry-Science Relationships, OECD Publications, 2002.
5. Halbrook J.A.D, The use of National Systems Of Innovation Models to Develop Indicators of Innovation and Technological Capacity, CPROST Report, Simon Fraser University, 1997.
6. Johnson B., Edquist C., Lundvall B., Economic Development and National Systems of Innovation Approach, First Globelics Conference, 2003.
7. Lundvall B.A, Innovation Policy and Knowledge Management in The Learning Economy, Aalborg University, 2001.
8. Lundvall B.A, National Innovation Systems: Towards a Theory of Innovation and Interactive Learning, Pinter, London, 1992.
9. Metcalfe S., The Economic Foundations of Technology Policy: Equilibrium and Evolutionary Perspectives, in P.Stoneman (ed.), Handbook of The Economics of Innovation and Technological Change, Blackwell Publishers, Oxford (UK)/ Cambridge (US), 1995.
10. Niosi J., National Systems of Innovation are " X-Efficient" (and X-Effective)- Why Some are Slow Learners, Research Policy Journal, No 31, PP 291-302, 2002.
11. OECD Committee for Scientific and Technological Policy (CSTP), Innovation Policy and Performance: a cross-country comparision, OECD Publications, 2005.
12. OECD Committee for Scientific and Technological Policy (CSTP), Governance of Public Research, OECD Publications, 2005.
13. OECD, governance of innovation system: Vol 2: Case Studies in Innovation Policy, OECD publications, 2005.
14. OECD, Managing National Innovation Systems, 1999.
توسعهي تعاملات نهادهای علمی و صنعتی
براساس نظام ملي نوآوري
حجت اله حاجی حسینی * مهدی محمدی ** فرهاد عباسی***
* استادیار، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران
** دانشجوی دکتری مدیریت فنّاوری، دانشگاه علامه طباطبایی
*** مربی پژوهشی، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران
hajihoseini@irost.org mohammadi.mehdi@gmail.com abbasi@ irost.org
تاريخ دريافت : 20/11/88 تاريخ پذيرش: 15/02/89
چکیده: برقراري و تقويت روابط میان نهادهاي علمی و بنگاههاي صنعتی از مهمترین موضوعات سیاستگذاری نوآوری در کشورهای مختلف است. ایجاد و تقويت اين ارتباطات، زمینه ايجاد، انتقال و انتشار و بهرهوري از ذخاير دانش در سطح نظام ملی نوآوری را فراهم میسازد. در كشورهاي مختلف، مکانیزمهای رسمی و غیررسمی مختلفی برای ارتباط میان بخشهای علمی و صنعتی استفاده ميشود كه ميتوان از تجارب آنها برای ایجاد این ارتباطات در كشور الگوبرداري کرد. در مقاله حاضر، تجارب نهادهای برخي از كشورها که مرتبط با ایجاد ارتباط بخش علمی (دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی) و بخش صنعتی و کمک به تجاریسازی دستاوردهای تحقیقاتی و گسترش شرکتهای دانشبنیان میباشند، مورد تحليل قرار گرفته و در نهايت مدلی مفهومی برای شناخت و ارزیابی تعاملات بخشهای علمی و صنعتی ارایه شده است. چارچوب پیشنهادی این مقاله کلید واژه: نهادهاي علمي، بنگاههاي صنعتي، کانالهای تعاملی، نهادهای انگیزشی، نظام ملی نوآوری. |
مقدمه
اكثر كشورها به سياستگذاري براي تسريع نوآوري به خاطر نقش آن در رشد اقتصادي از طريق تشکیل بنگاههاي جديد و مشاغل جديد علاقمند ميباشند. نظام ملي نوآوري يكي از مهمترين رويكردهاي نظام يافته است كه با ظهور توسعهي اقتصاد دانش بنيان و افزايش توانمندي رقابتي برخي از كشورها در عرصة علم و فنّاوری اهميت بسيار زياد پيدا كرده است. با تغيير در فضا و موقعيت نوآوري در عرصة جهاني، نياز به تغيير در رويكردهاي سياستگذاري آن در عرصة ملي خود را نمايان ساخته و رويكردهايي مانند نظام ملي نوآوري سعي در پاسخگويي به چنين نيازهايي دارند. نوآوري در واقع توانايي پاسخگويي خلاّق به تقاضاهاي بازار و ديگر نيازهاي اجتماعي است]14[ و در اين ميان عناصر و نهادهاي مختلفي بر اين فرآيند تأثير ميگذارند كه در رويكرد نظام ملي نوآوري اين عناصر و نهادها و روابط و تعاملات آنها مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرند.
در سالهاي اخير، برقراري و تقويت تعامل میان نهادهاي علمی و صنعتی (ISRs)1 از مهمترین موضوعات سیاستگذاری نوآوری در چارچوب نظام ملی نوآوری در کشورهای مختلف بوده است. ایجاد این ارتباط میان دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و شرکتها از طریق روشهای مختلف، امکان شکلگیری انتقال و انتشار دانش در سطح نظام ملی نوآوری و کمک به خلق دانش و بهرهبرداری از دانش را فراهم میکند. استفاده از مکانیزمهای رسمی و غیررسمی برای ارتباط میان بخشهای علمی و صنعتی در کشورهای مختلف دیده میشود و میتوان از تجارب آنها برای ایجاد این ارتباطات استفاده کرد.
در این مقاله با بررسی مفهومی و همچنین تجارب کشورهای مختلف، نهادهایی که مرتبط با ایجاد ارتباط بخش علمی (دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی) و بخش صنعتی و کمک به تجاریسازی دستاوردهای تحقیقاتی و توسعهي شرکتهای کوچک زایشی2 و دانشبنیان میشوند، مورد بررسی قرار گرفتهاند. چارچوب پیشنهادی این مقاله میتواند تبیین کننده ابعاد مختلف ایجاد ارتباط بخش علمی (دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی) و بخش صنعتی و این چارچوب دربرگیرنده شناخت سه بعد زیر است:
· شناخت و شکلگیری کانالهای مختلف تعامل بخش علمی و بخش صنعتی
· ایجاد نهادهای (قوانین و رویههای) انگیزشی این تعاملات
· ایجاد چارچوب سازمانی این تعاملات
ساختار مقاله بشرح ذيل است. در بخش دوم، به تشريح مفهوم نظام ملي نوآوري و نقش تعاملات نهادهاي علمي و صنعتي پرداخته شده است. در بخش سوم روندهاي مهم تأثيرگذار بر تعاملات بخشهاي علمي و صنعتي تعيين شدهاند. در ادامه مقاله در بخش چهارم، تجارب برخي از كشورها مورد اشاره قرار گرفتهاست در بخش پنجم، مدل مفهومي پيشنهادي ارائه شده و در بخش نهايي جمعبندي بعمل آمده است.
1. تحليل تعاملات نهادهاي علمي و صنعتی در چارچوب
نظام ملي نوآوري
در چارچوب نظام ملی نوآوری، عملكرد نوآورانه كشورها تنها به عملكرد بازيگران عرصة نوآوري (مانند: شركتها، مؤسسات تحقيقاتي، دانشگاهها و …) وابسته نيست بلكه به چگونگي تعامل اين بازيگران با يكديگر به عنوان عناصر تشكيل دهندة يك نظام نوآوري نيز وابسته است. بر اين اساس رويكرد نظام ملي نوآوري به شناسايي نهادهاي موجود در عرصة نوآوري ملي و نحوة تعاملات و ارتباطات آنها و كاركردهايي كه از درون اين تعاملات مورد انتظار است ميپردازد. از آنجا كه فاكتورهاي مهمي از فرآيند نوآوري امكان جابجايي كمتري دارند و نميتوان به راحتي آنها را فراتر از مرزهاي ملي حركت داد در نتيجه رويكرد نظام ملي نوآوري رويكردي مناسب براي تحليل نوآوري خواهد بود]6، 7[، برخي از اين فاكتورها عبارتند از: سرمايه انساني (به عنوان عامل دانش پنهان)، قوانين حكومتي، نهادهاي دولتي و نيمه دولتي و منابع طبيعي.
بنابراين ميتوان گفت كه در تحليل نظاممند نوآوري در سطح ملي كه رويكرد نظام ملي نوآوري برآن تأكيد دارد 3 مشخصه اصلي وجود دارد]6[:
الف) نظامهاي ملي از نظر مشخصههاي توليد، تجارت و دانش با يكديگر متفاوتند و اين نشان دهندة تفاوت در ساختار توليدي و دانشي آنها است.
2. عناصر دانشي مورد نياز و مهم براي عملكرد اقتصادي، معمولاً بومي شده و به راحتي نميتوان آنها را از مكاني به مكان ديگر انتقال داد و در نتيجه ارزيابي نوآوري در سطح بخش، ملي يا منطقهاي مناسبتر است.
5. ايدة نظام ملي نوآوري بر تعاملات و ارتباطات ميان نهادهاي مختلف تأكيد دارد زيرا اين ارتباطات به عنوان مسيرهاي انتقال دانش و فرآيندهاي توليد و يادگيري دانش عمل ميكنند.
در منابع مختلف و از سوي نويسندگان مختلف تعاريف متفاوتي از نظام ملي نوآوري به عمل آمده است كه با بررسي اين تعاريف ميتوان به نقاط مشتركي در تعريف آن دست يافت. در زير برخي از اين تعاريف بيان ميشوند:
· نظام ملي نوآوري نظامي است كه در آن شركتهاي خصوصي و دولتي (بزرگ و كوچك)، دانشگاهها و آژانسهاي دولتي به تعامل ميپردازند تا به توليد علم و تكنولوژي در درون مرزهاي ملي كمك كنند. تعامل ميان اين واحدها ممكن است فني، تجاري، قانوني، اجتماعي و مالي باشد و هدف اين تعاملات توسعه، حمايت، سرمايهگذاري و قانونگذاري براي علم و تكنولوژي جديد است ]10[.
· مجموعهاي از نهادهاي مجزا كه در ارتباط با هم و به صورت منفرد در توسعه و انتشار تكنولوژي جديد نقش دارند و در چارچوب يك ساختار حكومتي شكل ميگيرند تا سياستهايي را براي تأثيرگذاري بر فرآيند نوآوري پيادهسازي كنند. بنابراين نظام ملي نوآوري نظامي از نهادهاي به هم پيوسته است كه دانش، مهارتها و خلاقيتهايي كه منجر به تكنولوژيهاي جديد ميشوند را خلق، انباشت و انتقال ميدهند ]9[.
· نظام ملي نوآوري شبكهاي از سازمانها و مجموعهاي از سياستهاو نهادهايي است كه بر ايجاد و خلق تكنولوژي جديد در يك اقتصاد تأثير ميگذارند]2[.
· نظام ملي نوآوري شبكهاي از نهادها در بخشهاي خصوصي و دولتي است كه فعاليتها و تعاملات آنها منجر به ابتكار، واردات، اصلاح و انتشار تكنولوژيهاي جديد ميشود]3[.
· عناصر و ارتباطي كه در جهت توليد، انتشار و استفاده از دانش جديد و سودمند از نظر اقتصادي، با يكديگر در تعامل ميباشند و در درون مرزهاي يك كشور عمل ميكنند ]8[.
باتوجه به تعاريف بالا شناخت نهادهاي درگير در فرآيند نوآوري در سطح ملي و چگونگي تعاملات و ارتباطات آنها در جهت دستيابي به اهداف سهگانه يعني خلق، انتشار و بهرهبرداري از دانش مهمترين مباحث مطرح شده در نظام ملي نوآوري ميباشند. بر اين اساس ميتوان خصوصيات زير را براي نظام ملي نوآوري بر شمرد ]5[:
· شركتها بخشي از شبكهاي هستند كه ميان نهادهاي بخش خصوصي و دولتي وجود دارد و فعاليتها و تعاملات آنها منجر به خلق، واردات، اصلاح و انتشار تكنولوژيهاي جديد ميشود.
· نظام ملي نوآوري در برگيرنده تعاملات و ارتباطات (رسمي و يا غيررسمي) ميان نهادها است.
· نظام ملي نوآوري در بر گيرنده جريان منابع فكري ميان نهادها است.
· تجزيه و تحليل نظام ملي نوآوري، بر يادگيري به عنوان منبع اقتصادي كليدي تأكيد ميكند و در اين ميان جغرافيا و موقعيت اتفاق افتادن آن هم مهم است.
تعاملات میان عناصر این نظام و جریانهای دانشی میان آنها نقشی کلیدی در نظام ملی نوآوری دارند. از این رو یکی از موضوعات کلیدی در این نظام، نحوه تعاملات میان بخشهای علمی و صنعتی و چگونگی تقویت جریانهای دانشی میان این نهادها است.
2. روندهای کلیدی تأثیرگذار بر تعاملات بخشهای علمی
و صنعتی
با توجه به تحولات اخير كه در عرصه علم، فنّاوری و نوآوری و تعامل آن با اقتصاد شکل