دانشگاه صنعتي در چشمانداز 1404
محورهای موضوعی :
مصطفي يوسفي راد
1
(دانشگاه پیام نور)
هادي غفاري
2
(دانشگاه پیام نور)
کلید واژه: دانشگاه صنعتي, دانش, فناوري, صنعت, اقتصاد دانش محور, چشمانداز 1404,
چکیده مقاله :
در جهان امروز، جوامع بشري و دولتهاي آنها براي نقشآفريني مؤثر و سهمخواهي نيازمند داشتن مؤلفههاي استطاعت و مقبوليت لازم هستند. يكي از اين مؤلفهها حوزهي علم و فناوري است. در اين حوزه حضور دانشگاههايی با ويژگيهای منحصر به فرد از جمله دانشگاه صنعتي ضرورتي اجتنابناپذير است. اين مقاله سعي دارد با بررسي شاخصههاي دانشگاههاي صنعتي در مفهوم سنتي و جديد، مفهومي جديد از اين نوع دانشگاهها را براساس سند چشمانداز توسعهی ايران در افق 1404 برای افزايش توان علمي- صنعتي كشور و به تبع آن رشد اقتصاد دانشمحور ارائه كند. به همين منظور ضمن شناسايي چالشهاي موجود در دانشگاههاي صنعتي سنتي در كشور، نقشه جامع جديدي مشتمل بر ساختار، مأموريت و اهداف يك دانشگاه صنعتي پيشرفته معرفي شده است كه هر يك از اين زير حوزهها با كاركردهاي متنوع و ويژهي مكان بنيانگذاري چهار ركن اصلي يك دولت زنده، توسعهيافته و نقشآفرين را در جهان آینده فراهم ميسازد.
1. احمدپور داریانی، محمود، کارآفرینی : تعاریف، نظیات، الگوها، نشر مؤلف، تهران، 1381.
2. اميرتيموري، محمد حسن، مديريت فعاليت گروهي در كار آموزش، فصلنامه مديريت در آموزش و پرورش، شمارهي مسلسل 22، 1378.
3. اميرتيموري، محمد حسن، مديريت فعاليت گروهي در كار آموزش، فصلنامه مديريت در آموزش و پرورش، شمارهي مسلسل 22، 1378.
4. اميريان، مژگان، دانشگاههاي آينده و مؤلفههاي كيفيت در آموزش عالي در قرن (2)، مجموعه مقالات مؤلفههاي كيفيتهاي آموزشي، دانشگاه آزاد اسلامي رودهن، 1383.
5. خورشيدي، عباس، ارائهي چارچوب نظري در خصوص تبيين شاخصهاي عملكردي در نظام آموزش عالي، دانش مديريت، شمارهي 33 و 34، 1357.
6. رابينز، استيفن پي، ترجمه پارسائيان، علي، اعرابي، سيد محمد، رفتار سازماني گروه، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، تهران، 1376.
7. رضايي، محسن، ايران آينده در افق چشم انداز، ص 634، دهمین همایش ملی و سومین کنفرانس بینالمللی ارتباط صنعت و دانشگاه، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ ارشاد اسلامي، 1385.
8. عظيمي، ناصر علي، برخورداري، سجاد، اقتصاد دانشمحور در كشورهاي جنوب شرق آسيا، فصلنامه سياست علمي و پژوهش رهيافت، شمارهی 43، ص 34، 1387.
9. گودرزوند چگني، مهرداد، دانشگاه، راهي به سوي كارآفريني با نگرش توليد، فصلنامه توليد علم دانشگاه آزاد اسلامي، 1385.
10. شفیعی، مسعود، ارتباط صنعت و دانشگاه: آیندهای تابناک در پیشینهای تاریک، چاپ هشتم، 1386.
11. یوسفیراد، مصطفی، مؤلفههای دانشگاه صنعتی، اولین همایش منطقهای ارتباط صنعت و دانشگاه، اراک، 1384.
12. Duke, c, The morning after the millennium builing the log houl learninig univevsity, international journal of life long education, vols1 (1), 2002.
13. Freeman, c, the national system of innovation in historical perspective. cambridge journal of Economics, 19, 1995, p 5-24, 1995.
14. lunlvall, B., National system of innovation: Towords a theory of innovation and intaccive learning. Londers pinter, 1992.
15. Meister, j.c, corporate universities – Lessons in building a world. Class work force, mcgraw –McGraw Hill, 1998.
16. West, D.M., E- government and the trans formati on of srevice delivery and citizen all tudes, public administration review, Vol. 62, No. 4, 2004.
دانشگاه صنعتي در چشمانداز 1404
مصطفي يوسفي راد * هادي غفاري *
* استاديار، دانشگاه پيام نور، استان مركزي
H-Ghaffari@yahoo.com Radgeo@gmail.com
چكيده: در جهان امروز، جوامع بشري و دولتهاي آنها براي نقشآفريني مؤثر و سهمخواهي نيازمند داشتن مؤلفههاي استطاعت و مقبوليت لازم هستند. يكي از اين مؤلفهها حوزهي علم و فناوري است. در اين حوزه حضور دانشگاههايی با ويژگيهای منحصر به فرد از جمله دانشگاه صنعتي ضرورتي اجتنابناپذير است. اين مقاله سعي دارد با بررسي شاخصههاي دانشگاههاي صنعتي در مفهوم سنتي و جديد، مفهومي جديد از اين نوع دانشگاهها را براساس سند چشمانداز توسعهی ايران در افق 1404 برای افزايش توان علمي- صنعتي كشور و به تبع آن رشد اقتصاد دانشمحور ارائه كند. به همين منظور ضمن شناسايي چالشهاي موجود در دانشگاههاي صنعتي سنتي در كشور، نقشه جامع جديدي مشتمل بر ساختار، مأموريت و اهداف يك دانشگاه صنعتي پيشرفته معرفي شده است كه هر يك از اين زير حوزهها با كاركردهاي متنوع و ويژهي مكان بنيانگذاري چهار ركن اصلي يك دولت زنده، توسعهيافته و نقشآفرين را در جهان آینده فراهم ميسازد. کلید واژه: دانشگاه صنعتي، دانش، فناوري، صنعت، اقتصاد دانش محور، چشمانداز 1404. |
مقدمه
پس از هفتصد سال از تأسيس دانشگاهها با مفهوم واقعي در جهان، در حالي كه با دورانديشي سياستمداراني همچون اميركبير، تأسيس مدارس نوع جديدي همچون دارالفنون در سال 1227 هجري شمسي، نويد ورود ايران در حوزههاي علم و فناوري و امكان توليد، ترجمه و انتقال علوم جديد به نسل جوان و سپس تزريق دانش و فناوري بدست آمده به بخشهاي اجرايي كشور هر روز بيشتر ميشد. متأسفانه در سالهاي بعد، تأسيس دانشگاهها و مراكز علمي در ايران بيشتر با هدف انتقال علومي صورت گرفت كه در سه يا چهار قرن گذشته در اروپا بوجود آمده بود. از نمونههاي بارز آن ميتوان به مدرسه عالي فلاحت و صنايع روستايي وابسته به وزارت فوايد عامه در سال 1301 هجري شمسي، مدرسهي عالي تجارت وابسته به وزارت ماليه در سال 1305 اشاره كرد كه امكانات آنها تنها برای انتقال دانش جديد به نسل جوان و
اجرايي در وزارتخانهها و مؤسسات دولتي بود [7].
نگاهي به گذشته در بررسي محتوا، ساختار، عملكرد و اهداف دانشگاههاي صنعتي جديدتر مثل دانشگاههاي صنعتي شريف، علم و صنعت، صنعتي اصفهان، دانشكدهي كشاورزي كه وابسته به دانشگاه تهران است و ديگر دانشگاههاي صنعتي و مؤسسات علمي ـ تحقيقاتي ديگر كه قبل و پس از انقلاب اسلامي در كشور تأسيس شدهاند نشان ميدهد كه با گذشت دهها سال از تأسيس اين گونه دانشگاهها هنوز فاصله عميقي بين بايستهها و چيستي يك دانشگاه صنعتي واقعي و موجوديت فعلي اين گونه دانشگاهها وجود دارد.
يونسكو، سه كار كرد اصلي توليد علم، انتقال دانش و نشر و اشاعة آن را براي دانشگاهها معرفي ميكند. اگر اين سه كاركرد در حوزههاي تخصص خود بررسي شود ميتوان چنين استنباط كرد كه براي دانشگاهي با اهداف ارتقا توان صنعتي و اقتصادي كشور، كاركردهاي فوق باید تخصصيتر مد نظر قرار گيرد.
براساس سند چشمانداز ايران در افق 1404 رويكرد اصلي ايران در حوزه علم و فناوري جهتگيري به سمت يك الگوي نوآوري ملي با حضور همه جانبه، منسجم و تكميلكنندهي مراكز و نهادهاي توليد علم و فناوري و تكامل دو سويهي عرضه و تقاضاي علم پيشبيني شده است [5]. با اين شرايط به نظر ميرسد دانشگاه صنعتي در ايران نياز به مفهومسازي جديد در همهي ابعاد ساختاري، مأموريت و اهداف دارد تا بتواند انديشهي توسعهی اقتصادي و پيشرفت را فراهم كند[10].
مقاله حاضر با بررسي هر يك از ابعاد مورد انتظار در يك دانشگاه صنعتي واقعي، ضمن بررسي چالشهاي موجود در دانشگاههاي صنعتي، راهبردي اساسي را در قالب نقشهاي جامع از اين دانشگاه برای بنيان نهادن دانشگاه صنعتي با هدف رسيدن به انتظارات و چشمانداز ايران در افق 1404 در حوزهي علم و فناوري و به تبع آن توسعهی كشور ارائه خواهد داد.
1. مفهوم سنتي دانشگاه صنعتي در ايران
در دنياي امروز "انتقال دانش" تنها يكي از سه كاركرد اصلي دانشگاهها بهشمار ميآيد. دنياي صنعتي و متحول امروزه انتظار دارد كه دانشگاهها در گام نخست، توليدكننده دانش نو باشند و در گام دوم يافتههاي علمي قديم و جديد را به نسل جوان انتقال دهند و سپس در گام سوم نتايج اين يافتههاي علمي را در اختيار جامعه (دستگاههاي اجرايي، صنعتي، كشاورزي، بازرگاني، فرهنگي، نظامي و، .. ) قرار دهند.
توليدكنندگان، توزيعكنندگان و كساني كه در بخش پشتيباني اقتصادي فعاليت دارند بخصوص آنها كه اقتصاد اطلاعات محور را ميخواهند جايگزين اقتصاد توليدمحور كنند و همچنين كساني كه در عرصههاي سياست و فرهنگ تلاش ميكنند به توليدات علمي – پژوهشي دانشگاهها نيازمندند. آنها بايد بتوانند در ارتباطي تنگاتنگ با دانشگاهها و با دسترسي به آخرين دانش روز، به صورت پيوسته توانايي نوآوري و توانايي رقابت در بازار را در خود ايجاد و در طول زمان حفظ كنند.
دربارهي آموزش عالي ايران و نواقص آن سخن بسيار گفته شده و نظرها در مورد اين نواقص بسيار متنوع و متفاوت بوده است. براي بررسي اين نواقص در دانشگاههاي صنعتي سعي شده است وضعيت كلي دانشگاههاي صنعتي كشور از سه بُعد ساختاري، مأموريت و اهداف مورد كنكاش قرار گيرد:
الف)ساختار وتشكيلات
در دهههاي گذشته دانشگاههاي صنعتي در ايران عمدتاً در نواحي صنعتي تأسيس شدهاند تا بتوانند از امكانات وارتباطات با مراكز صنعتي بيشتر برخوردار شوند[11].
از بُعد ساختاري در اين گونه دانشگاهها، رشتههاي تخصصي و فني – مهندسي وجود دارد كه دانشجوياني مرتبط با اين رشتهها را پرورش ميدهند و لذا بخش آموزشي دانشگاه عمدتاًٌ وظيفهي توسعهی كمّي آموزش عالي را به عهده داشته است.
از بُعد تحقيقاتي نيز در ساختار دانشگاههاي صنعتي ادارات مرتبط با صنعت وظيفهي اصلي ايجاد تعامل و ارتباط با مراكز صنعتي و اقتصادي را به عهده داشته و با عقد قراردادهاي مختلف، برگزاري همايشها، جشنوارهها، مسابقات، دورههاي آموزشي و كارگاههاي مشترك اين ارتباط را توسعه ميدهند.
اين گونه دانشگاهها با دارا بودن آزمايشگاهها و كارگاههاي مختلف از بُعد آموزشي نيازهاي دانشجويان را مرتفع ميسازند و دانشجويان را برای انجام دورههاي كارآموزي و كارورزي به مراكز صنعتي و اجرايي معرفي ميكنند.
ب) مأموريت
براساس دو ساختار اصلي آموزش و پژوهش در دانشگاههاي صنعتي ميتوان وظايف و مأموريتهاي دانشگاههاي صنعتي را در موارد زير خلاصه كرد :
· تأسيس و راه اندازي رشتههاي تحصيلي فني – مهندسي در مقاطع مختلف؛
· تربيت نيروي متخصص؛
· عقد قراردادها و تفاهمنامههاي مختلف با مراكز صنعتي و اقتصادي؛
· برگزاري دورههاي آموزشي و كارگاههاي تخصصي؛
· ايجاد فرصتهاي مطالعاتي داخلي و خارجي براي اعضاي هيأت علمي؛
· برگزاري همايشها، جشنوارهها و مسابقات علمي مشترك به پيگيري كارآموزي و كارورزي دانشجويان؛
· پيگيري اجراي پاياننامههاي دانشجويي در مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري در مراكز صنعتي و اقتصادي؛
ج ) اهداف
براساس ساختار و مأموريتهاي معرفي شده در دانشگاههاي صنعتي فعلي كشور، ميتوان اهدافي را كه اين گونه دانشگاهها در حال حاضر در نظام آموزش عالي و برنامههاي توسعهی كشور پيگيري دنبال ميكنند به شرح زير خلاصه كرد :
1. توسعهی كمّي آموزش عالي؛
2. ارتقاي كيفي آموزش عالي؛
3. توسعهی صنعتي و اقتصادي كشور؛
4. چالشهاي موجود در ديدگاه سنتي.
با توجه به مؤلفههاي فوق و واقعيتهاي ملموس جهاني، چالشهاي اساسي و عميقي