پژوهش های میان رشته ای زنان
,
شماره3,سال
2
,
تابستان
1399
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هفت جز سبک زندگی زنان (میزان خواب، مصرف امگا 3، میزان ورزش، میزان نور خورشید، و میزان اجتماعی شدن، استفاده از فضای مجازی و استفاده از رسانه¬های سنتی) با سلامت روان آنان از منظر تکاملی بود. جامعه آماری شامل زنان بالای 18 سال ساکن شهر شیراز د چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هفت جز سبک زندگی زنان (میزان خواب، مصرف امگا 3، میزان ورزش، میزان نور خورشید، و میزان اجتماعی شدن، استفاده از فضای مجازی و استفاده از رسانه¬های سنتی) با سلامت روان آنان از منظر تکاملی بود. جامعه آماری شامل زنان بالای 18 سال ساکن شهر شیراز در سال 98 – 99 بود که از آن بین، ۱۸۲ زن با روش نمونه¬گیری طبقه¬ای به پرسشنامه¬ها پاسخ دادند. جهت جمع¬آوری داده-ها از پرسشنامه¬های سبک زندگی و نشانگان هاپکینز استفاده شد. تحلیل داده¬ها از طریق دو آزمون¬ ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون با استفاده از نرم¬افزار SPSS-26 انجام گرفت. نتایج نشان داد که در مجموع مصرف امگا ۳ با سلامت¬روان رابطه¬ی دوگانه¬ی خطی انحنایی دارد. از بین خرده¬مقیاس¬های نشانکان هاپکینز، خواب نیز با جسمانی¬سازی و وسواسی – جبری رابطه¬ی معنادار مثبت نشان داد. می¬توان مشاهده کرد که سبک زندگی زنان بر سلامت روان آنان، فرزندانشان و حفظ سلامت جسم و روان خانواده بسیار تاثیرگذار است. ترویج یک سبک زندگی که با گذشته¬ی تکاملی زنان سازگارتر باشد، دیدگاه محتمل¬تری است که بتوانند سلامت روانی خود را بهبود ببخشند.
جزييات مقاله
پژوهش های میان رشته ای زنان
,
شماره6,سال
3
,
بهار
1400
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار انجام شد. روش پژوهش حاضر، شبهآزمایشی و از نوع پیشآزمون - پسآزمون بود. جامعه آماری را کلیۀ دانشآموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهرستان کازرون تشکیل میدادند که از چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر معنای زندگی و تجربه سوگ در نوجوانان سوگوار انجام شد. روش پژوهش حاضر، شبهآزمایشی و از نوع پیشآزمون - پسآزمون بود. جامعه آماری را کلیۀ دانشآموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهرستان کازرون تشکیل میدادند که از بین آنها ۲۰ نفر که تجربه سوگ درجۀ یک داشتند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی و مساوی در گروههای آزمایش و کنترل گمارده شدند. همه آزمودنیها در مرحلۀ پیشآزمون و پسآزمون، پرسشنامههای تجربه سوگ و معنای زندگی را تکمیل کردند. آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی بر اساس مدل¬گرا، (۲۰۰۸) در هشت جلسه برای گروه آزمایش اجرا شدند. حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر نمرۀ کل تجربۀ سوگ و معنای زندگی و تمام مؤلفههای این دو متغیر، بهجز جستجو برای معنا، اثربخشی معنیداری داشت (05/0 < p). باتوجه به یافتههای پژوهش کنونی، میتوان استفاده از مداخلۀ تنظیم شناختی هیجان گراس را برای افزایش معنای زندگی و کاهش تجربۀ سوگ نوجوان سوگوار پیشنهاد داد.
جزييات مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند