-
دسترسی آزاد مقاله
1 - سخن سردبير
حسین کلباسی اشتریدر تقویم رسمی کشور، روز اول شهریورماه هر سال ببهانة پاسداشت دانش پزشکی و جمعیت پزشکان، و در ارتباط با مقام بلند دانشمند بزرگ عالم اسلام، حکیم ابوعلی سینا، به نام «روز پزشک» نامگذاری شده است. در همین زمینه، برغم شهرت ابنسینا به طبیبی زبردست و صاحب دائرةالمعارفی همچون ک چکیده کاملدر تقویم رسمی کشور، روز اول شهریورماه هر سال ببهانة پاسداشت دانش پزشکی و جمعیت پزشکان، و در ارتباط با مقام بلند دانشمند بزرگ عالم اسلام، حکیم ابوعلی سینا، به نام «روز پزشک» نامگذاری شده است. در همین زمینه، برغم شهرت ابنسینا به طبیبی زبردست و صاحب دائرةالمعارفی همچون کتاب قانون، بسیاری از مورخان و متتبعان در فلسفه و حتی افکار و فرهنگ عمومی کشورمان، نسبت به وجوه اصلی شخصیت این چهرة بزرگ علمی و فلسفی عالم بشریت، آگاهی چندانی ندارند. در میان ملل و اقوام جهان، سنت چنین بوده و هست که در معرفی و ترسیم چهرههای کلیدی و اثرگذار خود، اهتمام خاص بعمل آورند و چه بسا در تعریف و تمجید و پاسداشت مقام آنان، به مبالغه و بزرگنمایی هم روی میآورند؛ چنانکه در ترسیم چهرههای تاریخی کسانی همچون اسکندر مقدونی، ناپلئون بناپارت، آبراهام لینکلن و امثال آنها، از داستانپردازی و تخیلات هم بهره گرفته میشود. اما دریغ است که در سرزمین علم و عالمپرور ایران، با آن سابقة درخشان علمی، فرهنگی و تاریخی که حتی ستایش انبوهی از مستشرقان و ایرانشناسان را برانگیخته است، نهتنها در معرفی و معارفه شایستة، میراث علمی و معنوی آن، تلاش جدی صورت نمیگیرد، بلکه گاه در نشان دادن جایگاه واقعی آن چهره و واقعیتهای تاریخی مربوط به میراث علمیمان، کاهلی و خطا نیز راه مییابد. در مقام و مرتبة علمی ابنسینا، بویژه در عرصة دانش پزشکی هیچ تردیدی نیست، اما قبل از این وجهه و صبغة مشهور و متداول، باید مقام و نقش ابنسینا در عرصة وجه عقلانی و صورت درخشان خرد ایرانی و اسلامی، مورد التفات و تأمل صاحبان و جویندگان علم قرار گیرد. دربارة اندیشههای فلسفی و ابواب مختلف حکمت سینوی، نوشتههای فراوانی از قدیم و جدید در اختیار ماست؛ همچنین شروح و تعلیقات و تقریرهایی که از شفا و اشارات و نجات و دانشنامه علائی و تعلیقات و مباحثات و مانند اینها صورت گرفته، کمّاً و کیفاً قابل توجه و بعضاً درخشان است، لیکن دربارة خاستگاهها و مبادی نظری و نوآوریهای فلسفی و حکمی شیخ، بویژه دیدگاههای سنجشگران، او با لحاظ فلسفة مشائی و سنت ارسطویی، همچنان ناگفتههای بسیاری وجود دارد. بلحاظ دستهبندیهای مسالک و مشارب فلسفی، قرار دادن ابنسینا در ذیل یا امتداد مکتب فلسفی مشاء، به اعتباری درست و به اعتباراتی نادرست است. به اعتبار اخذ و اقتباس بسیار فارابی و ابنسینا از عناصر فلسفه ارسطو و اتباع او و تصدیق برخی مبانی و روشها و نتایج این مشرب فلسفی، اندراج وی ذیل فیلسوفان مشاء درست است، اما در فاصله گرفتن آنها از فضای مسلک مشائی و نقدهای بسیاری که بر دیدگاههای هستیشناختی، معرفتشناختی، معادشناختی و علمالنفس این سنت فلسفی وارد ساخته، هنوز پژوهش جامع و کاملی صورت نگرفته است. بگفتة خود ابنسینا، «حکمت مشرقی» وی مشتمل بر مبانی کاملاً متفاوت از سنت مشائی است و بنا بر گزارش ابوعبید جوزجانی، شاگرد او، تنها در کتاب الانصاف شیخالرئیس، صدها ایراد بر دعاوی مشائی مطرح و گردآوری شده بود. همین عدم التفات جامع به فلسفة سینوی است که اسباب خطای بسیاری از خاورشناسان و مورخان فلسفة اسلامی را فراهم ساخته است: غفلت یا نادیده انگاشتن عناصر غیرمشائی حکمت سینوی از یکسو و عدم التفات به پیوستگی و استمرار تاریخی حیات فلسفة اسلامی، از سوی دیگر. قرار دادن متفکر و فیلسوف در گفتمان فلسفی عصر او و لحاظ تفکر تاریخی بمنظور یافتن مبادی و مبانی و پرسشهای محوری وی، امری بایسته است که اختصاص به ابنسینا ندارد. این رهیافت در سنت تاریخنگاری فلسفة غرب پیشینة نسبتاً زیادی دارد و ازاینرو مورخان فلسفه عموماً، نسبتها و پیوستگیهای فکری و فرهنگی را از نظر دور نمیدارند. اکنون بازخوانی مختصات تاریخی و جغرافیايی عصر ابنسینا و پرسشها و چالشهایی که بویژه در نسبت با فلسفة شایع با آنها مواجه بوده است، احتمالاً راه را برای درک و معرفی دقیق صورت عقلانیت سینوی هموار میکند؛ عقلانیتی که پیشفرض آن بهاندازة تمایز وجود از ماهیت و امکان از وجوب، اهمیت داشته و یقیناً نتایج و دستاوردهایی متفاوت از فلسفة مشاء و اتباع آن دربرخواهد داشت. بهمین اندازه دربارة تأثیر نگاه و رهیافت غیرمشائی ابنسینا در ادوار بعدی و حتی نقش وی در تاریخ فلسفة غرب نیز نیاز به بازخوانی احساس میشود؛ از آن جمله است چرايی اقبال تفکر اواخر قرون وسطی و دورة جدید به شیوة تفکر ابنرشد و ابنرشدیان و دور شدن از تفکر ابنسینا و بطور خاص، فاصلة وی از سنت مشائی و مکتب ارسطو. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - نقش تفسیر در تعامل بین سیاست¬ومیراث فرهنگی¬درجهت توسعه گردشگری فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
محمدرضا صالحی پور اکبر پورفرج سید مجتبی محمود زاده احمد گل محمدیتوسعه گردشگری فرهنگی به تعامل مؤلفههای بسیاری بستگی دارد. سیاست اجزاء و فرایند گردشگری فرهنگی را تحت تأثیر خود قرار میدهد و میراث فرهنگی منبع سازنده گردشگری فرهنگی است و بنابراین این دو به تعامل بالایی برای موفقیت گردشگری فرهنگی نیاز دارند. دراینمیان تفسیر یک میانجی چکیده کاملتوسعه گردشگری فرهنگی به تعامل مؤلفههای بسیاری بستگی دارد. سیاست اجزاء و فرایند گردشگری فرهنگی را تحت تأثیر خود قرار میدهد و میراث فرهنگی منبع سازنده گردشگری فرهنگی است و بنابراین این دو به تعامل بالایی برای موفقیت گردشگری فرهنگی نیاز دارند. دراینمیان تفسیر یک میانجی تعاملساز بین سیاست و میراث فرهنگی است که درجهت این تعامل میتواند نقشهای مختلفی ایفا کند. ازاینمنظر این مقاله درنظر داشته تا به بررسی نقشهای تفسیر بهعنوان عاملی تعاملساز بین سیاست و میراث فرهنگی بپردازد و جایگاه این نقشها را در این تعاملسازی مشخص نماید تا درنهایت گردشگری فرهنگی کشور بتواند از آن منتفع شود. بهاینمنظور و برای تعیین این نقشهای بالقوه با استفاده از ادبیات مرتبط و همچنین نظرات خبرگان واجد شرایط، نقشهای مذکور شامل تداعیبخشی به هویت مکانی سایتهای تاریخی، عبرتگرفتن از آثار و تاریخ گذشتگان، تغییر نظر سیاستمداران نسبت به میراث فرهنگی، تقویت هویت ملی، حفاظت از روح و کالبد مکانهای تاریخی، نزدیکتر کردن ذینفعان مکانهای تاریخی به یکدیگر، مقابله با نژادپرستی و قومپرستی، ازبین بردن کجفهمیها و بدفهمیهای تاریخی، نزدیکتر شدن فرهنگهای مختلف به یکدیگر و تقویت فهم متقابل بین سیاستمداران و مردم، استخراج شدند. سپس در بخش میدانی تحقیق، با استفاده از روش دلفی فازی، اجماع نظرات خبرگان در مورد اولویت نقشهای مذکور مشخص شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بیشترین اجماع خبرگان درخصوص نقشهای بالقوه تفسیر در تعامل بین سیاست و میراث فرهنگی، در زمینه تداعیبخشی به هویت مکانی سایتهای تاریخی، تقویت هویت ملی و حفاظت از روح و کالبد مکانهای تاریخی نمود یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای مؤثر در افزایش مشارکت اجتماعی جامعه میزبان در حفاظت از میراث جهانی یونسکو (مورد مطالعه: میراث جهانی استان یزد)
علی اصغر شالبافیان فاطمه خزائی مریم عبدلی نگار رجبیثبت میراث فرهنگی جوامع در فهرست سازمان یونسکو به عنوان سایتهای میراث جهانی، زمینه توسعه بیشتر صنعت گردشگری را فراهم نموده و از این جهت مشارکت جامعه میزبان به عنوان بازیگران اصلی این میراث معنوی را برای موفقیت در برنامههای حفاظتی میطلبد. استان یزد با دارا بودن یک شهر چکیده کاملثبت میراث فرهنگی جوامع در فهرست سازمان یونسکو به عنوان سایتهای میراث جهانی، زمینه توسعه بیشتر صنعت گردشگری را فراهم نموده و از این جهت مشارکت جامعه میزبان به عنوان بازیگران اصلی این میراث معنوی را برای موفقیت در برنامههای حفاظتی میطلبد. استان یزد با دارا بودن یک شهر تاریخی، باغها و قناتهایی که به میراث جهانی یونسکو پیوستهاند، به شناسایی عوامل مؤثر در جلب حداکثری مشارکت اجتماعی جهت بهبود فرایند مدیریت استراتژیک مقصد بهطور جدی نیازمند است؛ بنابراین هدف عمده این پژوهش، بررسی مؤلفههای مؤثر در افزایش مشارکت اجتماعی جامعه میزبان در حفاظت از میراث جهانی استان یزد است. پژوهش حاضر با توجه به هدف، از نوع کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی فعالین حوزه گردشگری شهر یزد در زمستان 1398 بودند که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، 155 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزارها، دادهها و تحلیل روابط بین آنها با استفاده از نرمافزار لیزرل و مدل معادلات ساختاری انجام شد. یافتههای پژوهش نشان میدهند که ادراک، علاقه، دانش جامعه محلی آگاه از فرآیند مشارکت و نیز فرصتهای ارائهشده از سوی مدیران برای مشارکت در حفاظت از میراث جهانی، بر تمامی سطوح مشارکت (اجباری، القا شده و خودجوش) تأثیر مستقیم و معناداری دارند و همچنین میزان این تأثیر معنادار بر مشارکت خودجوش بیشتر از سایر سطوح مشارکت است. پرونده مقاله