-
Article
1 - نظريه سازهانگاري متعارف و پژوهش در روابط بينالملل و استلزامات پژوهشیPizhūhish-i siyāsat-i nazāri , Issue 12 , Year , Autumn_Winter 2020ظهور و گسترش سازهانگاري(1) (constructivism) به عنوان يكي از چارچوبهاي مهم مفهومي و نظري در روابط بينالملل در دو دهه اخير با افزايش علاقه به تحقيقات تجربي در اين چارچوب همراه بوده است. پژوهش در چارچوب اين رويكرد استلزامات خاصي دارد كه متأسفانه در بسياري از تحقيقات و پ Moreظهور و گسترش سازهانگاري(1) (constructivism) به عنوان يكي از چارچوبهاي مهم مفهومي و نظري در روابط بينالملل در دو دهه اخير با افزايش علاقه به تحقيقات تجربي در اين چارچوب همراه بوده است. پژوهش در چارچوب اين رويكرد استلزامات خاصي دارد كه متأسفانه در بسياري از تحقيقات و پژوهشهاي جاري، بهويژه در پاياننامهها و رسالههاي دانشجويي، كمتر رعايت ميشود. به علاوه بسياري از دانشپژوهان جوان روابط بينالملل كه علاقه نظري به سازهانگاري دارند در اينكه چه دامنهاي از موضوعات را ميتوانند از اين منظر مورد تحقيق تجربي قرار دهند به ترديد دچار ميشوند. هدف اين مقاله آن است كه نشان دهد پژوهش سازهانگارانة متعارف چه استلزاماتي دارد و چه حوزههاي موضوعياي را ميتواند شامل شود. روش گردآوری دادهها در اين مقاله كتابخانهاي و با اتكا به متون نظري و فرا نظري و نيز تحقيقات تجربي پیشین بوده است و نشان ميدهد كه چگونه سازهانگاري ميتواند پايه نظري پژوهش تقريباً در همه حوزههاي موضوعي در روابط بينالملل باشد. Manuscript profile -
Article
2 - تحول در جنگهای نیابتی در دوران پساجنگ سرد و مدلولهای آن برای رشته روابط بینالمللPizhūhish-i siyāsat-i nazāri , Issue 24 , Year , Autumn_Winter 2020جنگ نیابتی به عنوان جنگی که در آن عملیات جنگی به کنشگرانی احاله میشود که به نمایندگی یا به نفع کنشگران دیگر عمل می¬کنند، از پدیده¬¬های رایج در روابط بین¬الملل محسوب می¬شود که دانشوران روابط بین¬الملل از ابعاد مختلف به آن توجه داشته¬اند و به دلیل تفاوت¬هایی که با جنگ¬ها Moreجنگ نیابتی به عنوان جنگی که در آن عملیات جنگی به کنشگرانی احاله میشود که به نمایندگی یا به نفع کنشگران دیگر عمل می¬کنند، از پدیده¬¬های رایج در روابط بین¬الملل محسوب می¬شود که دانشوران روابط بین¬الملل از ابعاد مختلف به آن توجه داشته¬اند و به دلیل تفاوت¬هایی که با جنگ¬های متعارف دارد، توجه رشته روابط بین¬الملل را به طور خاص جلب کرده است. اما تأثیر این پدیده بر رشته روابط بین¬الملل به صورت نظام¬مند بررسی نشده است. استدلال اصلی این مقاله آن است که هم خود این جنگ و هم تغییراتی که در این پدیده در دوران پس از جنگ سرد شکل گرفته، باعث شده زمینه برای ظهور تغییرات مفهومی و نظری در رشته روابط بین¬الملل فراهم شود. به علاوه تفاوت¬های میان دو دوره نشان می¬دهد که چگونه جنگ نیابتی نوین بسیاری از مفروضات پایه جریان اصلی روابط بینالملل را به چالش می¬کشد که از آن جمله می¬توان به آثار ناشی از تکثر کنشگران درگیر در جنگ، کمرنگ شدن مرز میان داخل و خارج، و سطوح تحلیل درهم¬تنیده اشاره کرد. همچنین تنوع رویکردها در تبیین جنگ نیابتی نشان میدهد که چگونه این پدیده برای نظریه¬های اصلی روابط بین¬الملل حداقل به شکلی بالقوه، زمینه¬ای نوین برای غنای بیشتر نظری فراهم ساخته است. Manuscript profile -
Article
3 - اندیشۀ «هانا آرنت» و امکان تحول در روابط بینالمللPizhūhish-i siyāsat-i nazāri , Issue 29 , Year , Spring_Summer 2021جریان اصلی در روابط بین¬الملل و به طور خاص واقع¬گرایی، خشونت را از اجزای اصلی و جدایی¬ناپذیر روابط بین¬الملل می¬داند. گونه¬های مختلف واقع¬گرایی، سرشت انسان و نظام بین¬الملل را ذاتاً خشونت¬آمیز تلقی می¬کنند. نظریۀ قدرت سیاسی «هانا آرنت» به عنوان یک کنش جمعی و غیرخشونت¬آم Moreجریان اصلی در روابط بین¬الملل و به طور خاص واقع¬گرایی، خشونت را از اجزای اصلی و جدایی¬ناپذیر روابط بین¬الملل می¬داند. گونه¬های مختلف واقع¬گرایی، سرشت انسان و نظام بین¬الملل را ذاتاً خشونت¬آمیز تلقی می¬کنند. نظریۀ قدرت سیاسی «هانا آرنت» به عنوان یک کنش جمعی و غیرخشونت¬آمیز، این فرض بنیادین را به چالش می¬کشد و چشم¬اندازی نوین به آنچه جوهر سیاست است ارائه می¬کند. در تفکر آرنت، مفهوم «وضعیت انسان» متضمن نفی هرگونه ذاتپنداری یا جوهرگرایی درباره انسان است و فضای نظری جدیدی برای فهمی نوین از روابط بین¬الملل می¬گشاید که در آن، انسان¬ها به کارگزاران اصلی سیاسی تبدیل می¬شوند. برخلاف جریان اصلی روابط بین¬الملل و واقع¬گرایی به طور خاص از نظر آرنت، افراد و نه دولت¬ها می¬توانند بازیکنان اصلی در روابط بین¬الملل باشند (هرچند او وضعیت موجود بین¬المللی را چنین نمی¬بیند و نگاهی واقعگرایانه به آن دارد). در این مقاله، ما با به هم پیوستن ابعاد مختلف اندیشه سیاسی آرنت می¬کوشیم تا نشان دهیم که چه حوزه¬هایی از نظریه سیاسی آرنت با روابط بین¬الملل ارتباط پیدا می¬کند و بینش او (به¬ویژه زمانی که در پیوند با بینش¬هایی از سایر متفکران قرار گیرد)، چه زمینه¬ای برای طرح تغییرات ممکن در عرصۀ سیاست جهانی می¬تواند ارائه کند. Manuscript profile -
Article
4 - مطالعه سازه انگارانه سازمان های بین المللي و امکانات پژوهشيInternational Organizations Quarterly , Issue 5 , Year , Spring 2014نگرش های نظری به سازمان های بین المللی زمینه های اصلی را برای طرح پرسش های مناسب و تحقیقات معنادار و منتظم فراهم می سازند. رویکرد سازه انگاری به عنوان چارچوبی تحلیلی و مفهومی، یکی از زمینه های مناسب برای مطالعه سازمان های بین المللی است. این مقاله با تمرکز بر مبانی نظ Moreنگرش های نظری به سازمان های بین المللی زمینه های اصلی را برای طرح پرسش های مناسب و تحقیقات معنادار و منتظم فراهم می سازند. رویکرد سازه انگاری به عنوان چارچوبی تحلیلی و مفهومی، یکی از زمینه های مناسب برای مطالعه سازمان های بین المللی است. این مقاله با تمرکز بر مبانی نظری سازه انگاری و برنامه پژوهشی آن نشان می دهد که چگونه این رویکرد می تواند هدایتگر تحقیقات در زمینه سازمان های بین المللی باشد. سازه انگاری با توجه به بحث هایی چون قوام متقابل کارگزار و ساختار ، بیناذهنیت ، رابطه میان قواعد و قیادت ، قاعده آفرینی ، بازتولید و تغییر قواعد ، هویت سازی و فرهنگ سازمانی می تواند زمینه هایی برای پژوهش در سازمان های بین المللی بگشاید. این نوشته نشان می دهد که چگونه برخی از این امکانات پژوهشی در عمل زمینه تحقیقات تجربی شده اند و در عین حال تا چه حد زمینه های ناب برای مطالعه سازمان های بین المللی وجود دارد. واژگان کلیدی: Manuscript profile -
Article
5 - روایتهای تروماتیک، احساسات و سیاست خارجی: فرضیههایی نظری با توجه به تجربه تاریخی ایرانPizhūhish-i siyāsat-i nazāri , Issue 32 , Year , Autumn_Winter 2022متعاقب چرخش احساسی در روابط بین¬الملل، از دهه2000 به بعد احساسات به شکلی فزاینده بعد مهمی از حیات بین¬المللی تلقی می¬شود. به این ترتیب، توجه به خاطرات به طور کلی و تروما به طور خاص در روابط بین¬الملل در پیوند با بحث احساسات و همچنین حافظه و روایات سازنده خاطرات یا حافظه Moreمتعاقب چرخش احساسی در روابط بین¬الملل، از دهه2000 به بعد احساسات به شکلی فزاینده بعد مهمی از حیات بین¬المللی تلقی می¬شود. به این ترتیب، توجه به خاطرات به طور کلی و تروما به طور خاص در روابط بین¬الملل در پیوند با بحث احساسات و همچنین حافظه و روایات سازنده خاطرات یا حافظه جمعی جایگاهی ویژه در مطالعات سیاست خارجی و روابط بین¬الملل یافته است. تجربه تاریخی تروما یا اشکال خفیف¬تر تجربه¬های تلخ تاریخی می¬تواند با شکل دادن به روایات و برانگیزش احساسات خاص، هویت و کارگزاری را تحت تأثیر قرار دهد و به تبع آن، در سیاست خارجی و مشروعیت¬بخشی و مشروعیت¬زدایی از کنشهای سیاست خارجی اثر بگذارد. چگونگی و میزان این تأثیر مسئله¬ای است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مقاله ارائه چهارچوبی برای مطالعه روایات مهم تروماتیک و چگونگی تأثیر آنها بر احساسات و از این طریق بر هویت، کارگزاری و کنش¬های سیاست خارجی است. در این مقاله بر اساس شواهدی محدود از روایات تروماتیک در تاریخ ایران و با این مشاهده اولیه که همه روایات به یک اندازه و به یک شکل بر سیاست خارجی اثر نگذاشته¬اند، فرضیههایی درباره تأثیر روایات تروماتیک ارائه می¬شود که می¬توانند بنیانی برای مطالعات تجربی و پژوهش در این حوزه باشند. Manuscript profile