پژوهش زبان و ادبیات فارسی
,
شماره67,سال
20
,
زمستان
1401
از جنبه¬های تحلیل در داستان¬های شاهنامه قابلیت تأویل¬پذیری اسطوره¬ای آنهاست. در بین داستان¬های شاهنامه داستان سیاوش از نمونه¬¬هایی است که به لحاظ روایی و پیوند محورهای عمودی و افقی داستان، با روایت¬های پیشین و پسین خود تناسب دارد. در این مقاله داستان سیاوش با نگاه تلفیق چکیده کامل
از جنبه¬های تحلیل در داستان¬های شاهنامه قابلیت تأویل¬پذیری اسطوره¬ای آنهاست. در بین داستان¬های شاهنامه داستان سیاوش از نمونه¬¬هایی است که به لحاظ روایی و پیوند محورهای عمودی و افقی داستان، با روایت¬های پیشین و پسین خود تناسب دارد. در این مقاله داستان سیاوش با نگاه تلفیقی و بر بنیاد رویکردهای نقد ساختارگرا، اسطوره¬ای و نظریۀ¬ دریافت، تحلیل اسطوره¬ای شده است. مبنای این تحلیل آیین آشناسازی بوده و با بهره¬بردن از نظر الیاده، آیین تشرف در روایت سیاوش را باز نموده¬ایم. در این مقاله از شیوۀ قیاسی و نه همسانسازی میان عناصرداستان سیاوش و کیخسرو با آیین آشناسازی استفاده شده است. در این بازنمایی، داستان از تولد سیاوش تا پایان کنشگری کی¬خسرو، یک واحد تلقی شده و کنش این دو شخصیت در تکمیل همدیگر پنداشته شده-اند. براساس یافته¬های پژوهش، بالیدن و برآمدن سیاوش و سپس فرورفتن او در غروبستان توران زمین، هم¬چون فرورفتن دانه در خاک است؛ گویی که داستان در این بخش ناتمام باقی می¬ماند تا آنجا که در سویی دیگر با برآمدن کیخسرو به دور از چشم اغیار و بالیدن او در همان سرزمین توران، داستان را به خودبسندگی میرساند. نشانه¬ها و قراین نمادین موجود در متناین واحد داستانی مثل: کوه، دایه، گذر از آب، حیوان نمادین، آزمون و...، موجب تقویت مفهوم آشناسازی در آن است.
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند